شری دسم گرنتھ

صفحه - 50


ਰਚਾ ਬੈਰ ਬਾਦੰ ਬਿਧਾਤੇ ਅਪਾਰੰ ॥
rachaa bair baadan bidhaate apaaran |

ویداتا انواع مختلفی از دشمنی ها و اختلافات ایجاد کرد

ਜਿਸੈ ਸਾਧਿ ਸਾਕਿਓ ਨ ਕੋਊ ਸੁਧਾਰੰ ॥
jisai saadh saakio na koaoo sudhaaran |

مشیت رذایل بزرگ دشمنی و نزاع را ایجاد کرد که توسط هیچ اصلاحگری قابل کنترل نبود.

ਬਲੀ ਕਾਮ ਰਾਯੰ ਮਹਾ ਲੋਭ ਮੋਹੰ ॥
balee kaam raayan mahaa lobh mohan |

محابالی از سلاح شهوت، حرص، شیفتگی و غیره

ਗਯੋ ਕਉਨ ਬੀਰੰ ਸੁ ਯਾ ਤੇ ਅਲੋਹੰ ॥੧॥
gayo kaun beeran su yaa te alohan |1|

کدام جنگجو می تواند خود را از ضربات شهوت شاه قدرتمند و عقیده و وابستگی درباریان بزرگ نجات دهد؟ 1.

ਤਹਾ ਬੀਰ ਬੰਕੇ ਬਕੈ ਆਪ ਮਧੰ ॥
tahaa beer banke bakai aap madhan |

در آنجا (در رانبهومی) جنگجویان شجاع با یکدیگر سخنان تلخی می گویند.

ਉਠੇ ਸਸਤ੍ਰ ਲੈ ਲੈ ਮਚਾ ਜੁਧ ਸੁਧੰ ॥
autthe sasatr lai lai machaa judh sudhan |

در آنجا جنگجویان جوان مشغول به چالش کشیدن در میان خود هستند، با سلاح های خود می ایستند و درگیر جنگ سختی می شوند.

ਕਹੂੰ ਖਪਰੀ ਖੋਲ ਖੰਡੇ ਅਪਾਰੰ ॥
kahoon khaparee khol khandde apaaran |

کاهه خپاره (تیر پهن میوه) صدف و خنده دار (کشتن یکدیگر)

ਨਚੈ ਬੀਰ ਬੈਤਾਲ ਡਉਰੂ ਡਕਾਰੰ ॥੨॥
nachai beer baitaal ddauroo ddakaaran |2|

در این مبارزه، در جایی میل، کلاه ایمنی و شمشیرهای دولبه بی شماری استفاده می شود. ارواح شیطانی و ارواح در حال رقص و طنین طنین انداز است.2.

ਕਹੂੰ ਈਸ ਸੀਸੰ ਪੁਐ ਰੁੰਡ ਮਾਲੰ ॥
kahoon ees seesan puaai rundd maalan |

در جایی شیوا سرها (راندها) را در گلدسته می پوشد.

ਕਹੂੰ ਡਾਕ ਡਉਰੂ ਕਹੂੰਕੰ ਬਿਤਾਲੰ ॥
kahoon ddaak ddauroo kahoonkan bitaalan |

در جایی، خدای شیوا، جمجمه‌ها را در تسبیح جمجمه‌هایش می‌بندد، جایی خون‌آشام‌ها و ارواح با شادی فریاد می‌کشند.

ਚਵੀ ਚਾਵਡੀਅੰ ਕਿਲੰਕਾਰ ਕੰਕੰ ॥
chavee chaavaddeean kilankaar kankan |

گاهی پرنده ها حرف می زنند و گاهی جیک می زنند.

ਗੁਥੀ ਲੁਥ ਜੁਥੇ ਬਹੈ ਬੀਰ ਬੰਕੰ ॥੩॥
guthee luth juthe bahai beer bankan |3|

در جایی الهه وحشتناک چاموندا فریاد می زند و در جایی کرکس ها فریاد می زنند. در جایی اجساد جنگجویان جوان در میان عشق افتاده است.

ਪਰੀ ਕੁਟ ਕੁਟੰ ਰੁਲੇ ਤਛ ਮੁਛੰ ॥
paree kutt kuttan rule tachh muchhan |

ضرب و شتم زیاد شده است، تکه های (جسد قهرمانان) گریه می کنند.

ਰਹੇ ਹਾਥ ਡਾਰੇ ਉਭੈ ਉਰਧ ਮੁਛੰ ॥
rahe haath ddaare ubhai uradh muchhan |

نبرد سختی وجود داشت که به دلیل آن اجساد خرد شده در خاک می غلتند. جایی که جنگجویان مرده بدون مراقبت دراز کشیده اند و دست بر سبیل هایشان گذاشته اند.

ਕਹੂੰ ਖੋਪਰੀ ਖੋਲ ਖਿੰਗੰ ਖਤੰਗੰ ॥
kahoon khoparee khol khingan khatangan |

در جایی پوسته ها و تیرهای محافظ جمجمه در حال غلتیدن هستند،

ਕਹੂੰ ਖਤ੍ਰੀਅੰ ਖਗ ਖੇਤੰ ਨਿਖੰਗੰ ॥੪॥
kahoon khatreean khag khetan nikhangan |4|

در جایی جمجمه ها، کلاه ایمنی ها، کمان ها و تیرها پراکنده افتاده اند. جایی شمشیرها و کتکهای رزمندگان آنجا در میدان جنگ است.4.

ਚਵੀ ਚਾਵਡੀ ਡਾਕਨੀ ਡਾਕ ਮਾਰੈ ॥
chavee chaavaddee ddaakanee ddaak maarai |

جایی جیرجیرک ها حرف می زنند و پستچی ها آروغ می زنند.

ਕਹੂੰ ਭੈਰਵੀ ਭੂਤ ਭੈਰੋ ਬਕਾਰੈ ॥
kahoon bhairavee bhoot bhairo bakaarai |

در جایی کرکس ها فریاد می زنند و در جایی خون آشام آروغ می زند.

ਕਹੂੰ ਬੀਰ ਬੈਤਾਲ ਬੰਕੇ ਬਿਹਾਰੰ ॥
kahoon beer baitaal banke bihaaran |

جایی که بیر بیتال با صدای بلند سرگردان است ("Bunke").

ਕਹੂੰ ਭੂਤ ਪ੍ਰੇਤੰ ਹਸੈ ਮਾਸਹਾਰੰ ॥੫॥
kahoon bhoot pretan hasai maasahaaran |5|

یک جا ارواح شیطانی و ارواح به صورت کج راه می روند، جایی ارواح، شیاطین و گوشتخواران می خندند.5.

ਰਸਾਵਲ ਛੰਦ ॥
rasaaval chhand |

رساوال استانزا

ਮਹਾ ਬੀਰ ਗਜੇ ॥
mahaa beer gaje |

رزمندگان بزرگ غرش می کنند

ਸੁਣ ਮੇਘ ਲਜੇ ॥
sun megh laje |

ابرها با شنیدن رعد و برق جنگجویان خجالتی احساس خجالت کردند.

ਝੰਡਾ ਗਡ ਗਾਢੇ ॥
jhanddaa gadd gaadte |

(آنها) پرچم های خود را محکم افروخته اند

ਮੰਡੇ ਰੋਸ ਬਾਢੇ ॥੬॥
mandde ros baadte |6|

بنرهای قوی ثابت شده اند و قهرمانان در جنگ به شدت خشمگین شده اند.6.

ਕ੍ਰਿਪਾਣੰ ਕਟਾਰੰ ॥
kripaanan kattaaran |

با شمشیر و خنجر

ਭਿਰੇ ਰੋਸ ਧਾਰੰ ॥
bhire ros dhaaran |

شمشیرها و خنجرهای خود را در دست گرفته اند، با خشم فراوان می جنگند.

ਮਹਾਬੀਰ ਬੰਕੰ ॥
mahaabeer bankan |

(بسیاری از) جنگجویان بزرگ بانک

ਭਿਰੇ ਭੂਮਿ ਹੰਕੰ ॥੭॥
bhire bhoom hankan |7|

قهرمانان بزرگ برنده با جنگیدن خود زمین را به لرزه در می آورند.7.

ਮਚੇ ਸੂਰ ਸਸਤ੍ਰੰ ॥
mache soor sasatran |

زره رزمندگان شروع به حرکت می کند

ਉਠੀ ਝਾਰ ਅਸਤ੍ਰੰ ॥
autthee jhaar asatran |

رزمندگان با شور و هیجان زیادی با سلاح های خود می جنگند، سلاح ها و همچنین زره ها می درخشند.

ਕ੍ਰਿਪਾਣੰ ਕਟਾਰੰ ॥
kripaanan kattaaran |

شمشیر، شمشیر

ਪਰੀ ਲੋਹ ਮਾਰੰ ॥੮॥
paree loh maaran |8|

قتل بزرگ فولاد با سلاح هایی مانند شمشیر و خنجر وجود دارد.8.

ਭੁਜੰਗ ਪ੍ਰਯਾਤ ਛੰਦ ॥
bhujang prayaat chhand |

آیه بوجانگ پرایات:

ਹਲਬੀ ਜੁਨਬੀ ਸਰੋਹੀ ਦੁਧਾਰੀ ॥
halabee junabee sarohee dudhaaree |

انواع شمشیرها، شمشیرهای حلب و جناب، شمشیرهای صروحی و شمشیر دو شاخه، چاقو، نیزه و خنجر با خشم فراوان زده می شد.

ਬਹੀ ਕੋਪ ਕਾਤੀ ਕ੍ਰਿਪਾਣੰ ਕਟਾਰੀ ॥
bahee kop kaatee kripaanan kattaaree |

در جایی چاقوها، کرپان ها و کاتارها (توسط دارندگانشان) با خشم شخم زده می شوند.

ਕਹੂੰ ਸੈਹਥੀਅੰ ਕਹੂੰ ਸੁਧ ਸੇਲੰ ॥
kahoon saihatheean kahoon sudh selan |

(دعوا در جریان است) جایی با سربازان و جایی با سربازان.

ਕਹੂੰ ਸੇਲ ਸਾਗੰ ਭਈ ਰੇਲ ਪੇਲੰ ॥੯॥
kahoon sel saagan bhee rel pelan |9|

در جایی از نیزه و در جایی فقط از پیک استفاده می شد، در جایی از نیزه و خنجر با خشونت استفاده می شد.

ਨਰਾਜ ਛੰਦ ॥
naraaj chhand |

نراج استانزا

ਸਰੋਖ ਸੁਰ ਸਾਜਿਅੰ ॥
sarokh sur saajian |

قهرمانان با عصبانیت حق دارند

ਬਿਸਾਰਿ ਸੰਕ ਬਾਜਿਅੰ ॥
bisaar sank baajian |

جنگجویان به شدت با سلاح‌هایی آراسته شده‌اند که با آن می‌جنگند و شک و تردید را رها می‌کنند.

ਨਿਸੰਕ ਸਸਤ੍ਰ ਮਾਰਹੀਂ ॥
nisank sasatr maaraheen |

با عصبانی شدن زره را زدند

ਉਤਾਰਿ ਅੰਗ ਡਾਰਹੀਂ ॥੧੦॥
autaar ang ddaaraheen |10|

بدون معطلی به سلاح ها می زنند و دست و پا را می ریزند.10.

ਕਛੂ ਨ ਕਾਨ ਰਾਖਹੀਂ ॥
kachhoo na kaan raakhaheen |

به کسی اهمیت نده،

ਸੁ ਮਾਰਿ ਮਾਰਿ ਭਾਖਹੀਂ ॥
su maar maar bhaakhaheen |

اصلاً اهمیتی نمی دهند و فریاد می زنند «بکش، بکش».

ਸੁ ਹਾਕ ਹਾਠ ਰੇਲਿਯੰ ॥
su haak haatth reliyan |

آنها با به چالش کشیدن حریف را از خود دور می کنند

ਅਨੰਤ ਸਸਤ੍ਰ ਝੇਲਿਯੰ ॥੧੧॥
anant sasatr jheliyan |11|

آنها به چالش می کشند و با قدرت رانندگی می کنند و ضربات بسیاری از سلاح ها را تحمل می کنند.11.

ਹਜਾਰ ਹੂਰਿ ਅੰਬਰੰ ॥
hajaar hoor anbaran |

هزاران هور (در) آسمان است.

ਬਿਰੁਧ ਕੈ ਸੁਅੰਬਰੰ ॥
birudh kai suanbaran |

هزاران ساعت (دخترهای زیبای بهشتی) در آسمان حرکت می کنند. جلو می روند تا با شهدا ازدواج کنند.

ਕਰੂਰ ਭਾਤ ਡੋਲਹੀ ॥
karoor bhaat ddolahee |

(جنگجویان در میدان جنگ) به شدت تکان می‌خورند

ਸੁ ਮਾਰੁ ਮਾਰ ਬੋਲਹੀ ॥੧੨॥
su maar maar bolahee |12|

رزمندگان در میدان نبرد به طرز وحشتناکی حرکت می‌کنند و "بکش، بکش" 12.

ਕਹੂਕਿ ਅੰਗ ਕਟੀਅੰ ॥
kahook ang katteean |

دست و پای کسی قطع شده است.

ਕਹੂੰ ਸਰੋਹ ਪਟੀਅੰ ॥
kahoon saroh patteean |

دست و پای برخی از رزمندگان بریده شده و موهای برخی از ریشه کنده شده است.

ਕਹੂੰ ਸੁ ਮਾਸ ਮੁਛੀਅੰ ॥
kahoon su maas muchheean |

گوشت آدم بریده می شود

ਗਿਰੇ ਸੁ ਤਛ ਮੁਛੀਅੰ ॥੧੩॥
gire su tachh muchheean |13|

گوشت کسي پوست کنده شده و کسي پس از تکه تکه شدن افتاده است.

ਢਮਕ ਢੋਲ ਢਾਲਿਯੰ ॥
dtamak dtol dtaaliyan |

طبل و سپر نواخته می شود

ਹਰੋਲ ਹਾਲ ਚਾਲਿਯੰ ॥
harol haal chaaliyan |

صدای کوبیدن طبل و سپر به گوش می رسد. ارتش خط مقدم ریشه کن شده است.

ਝਟਾਕ ਝਟ ਬਾਹੀਅੰ ॥
jhattaak jhatt baaheean |

رزمندگان به سرعت (سلاح) را به کار می گیرند

ਸੁ ਬੀਰ ਸੈਨ ਗਾਹੀਅੰ ॥੧੪॥
su beer sain gaaheean |14|

رزمندگان خیلی سریع اسلحه های خود را می زنند و لشکر قهرمان را زیر پا می گذارند.14.

ਨਿਵੰ ਨਿਸਾਣ ਬਾਜਿਅੰ ॥
nivan nisaan baajian |

صدای شیپورهای جدید،

ਸੁ ਬੀਰ ਧੀਰ ਗਾਜਿਅੰ ॥
su beer dheer gaajian |

شیپورهای جدید طنین انداز می شوند و جنگجویان توانا با کیفیت بردباری، غرش می کنند.

ਕ੍ਰਿਪਾਨ ਬਾਣ ਬਾਹਹੀ ॥
kripaan baan baahahee |

تیر و کمان شلیک کنید

ਅਜਾਤ ਅੰਗ ਲਾਹਹੀ ॥੧੫॥
ajaat ang laahahee |15|

شمشیرها را می زنند و تیرها را پرتاب می کنند و ناگهان دست و پا را می ریزند. 15.

ਬਿਰੁਧ ਕ੍ਰੁਧ ਰਾਜਿਯੰ ॥
birudh krudh raajiyan |

میدان نبرد (در جنگجو) پر از خشم است

ਨ ਚਾਰ ਪੈਰ ਭਾਜਿਯੰ ॥
n chaar pair bhaajiyan |

پر از خشم، جلو می روند و حتی چهار قدم هم به عقب برنمی گردند.

ਸੰਭਾਰਿ ਸਸਤ੍ਰ ਗਾਜ ਹੀ ॥
sanbhaar sasatr gaaj hee |

زره ها نگه داشته می شوند

ਸੁ ਨਾਦ ਮੇਘ ਲਾਜ ਹੀ ॥੧੬॥
su naad megh laaj hee |16|

آنها سلاح ها را در دست می گیرند و به چالش می کشند و با شنیدن رعد و برق آنها، ابرها احساس خجالت می کنند.16.

ਹਲੰਕ ਹਾਕ ਮਾਰਹੀ ॥
halank haak maarahee |

تحریکات وحشتناک

ਸਰਕ ਸਸਤ੍ਰ ਝਾਰਹੀ ॥
sarak sasatr jhaarahee |

آنها فریادهای دلخراش خود را بلند می کنند و سلاح های خود را با خشونت می زنند.

ਭਿਰੇ ਬਿਸਾਰਿ ਸੋਕਿਯੰ ॥
bhire bisaar sokiyan |

غم را فراموش کن و بجنگ

ਸਿਧਾਰ ਦੇਵ ਲੋਕਿਯੰ ॥੧੭॥
sidhaar dev lokiyan |17|

آنها می جنگند و همه غم ها را فراموش می کنند و تعدادی از آنها به سمت بهشت حرکت می کنند.

ਰਿਸੇ ਬਿਰੁਧ ਬੀਰਿਯੰ ॥
rise birudh beeriyan |

قهرمانان طرف های مقابل بسیار عصبانی هستند