شری دسم گرنتھ

صفحه - 67


ਤੁਪਕ ਤੜਾਕ ॥
tupak tarraak |

ترقه اسلحه ها

ਕੈਬਰ ਕੜਾਕ ॥
kaibar karraak |

تفنگ ها، تیرها، نیزه ها و تبرها صدا ایجاد می کنند.

ਸੈਹਥੀ ਸੜਾਕ ॥
saihathee sarraak |

صیحاتیه با صدای «سر» نواخته می شود.

ਛੋਹੀ ਛੜਾਕ ॥੨੦॥
chhohee chharraak |20|

رزمندگان فریاد می زنند.20.

ਗਜੇ ਸੁਬੀਰ ॥
gaje subeer |

رزمندگان غرش می کنند.

ਬਜੇ ਗਹੀਰ ॥
baje gaheer |

قهرمانانی که محکم در میدان ایستاده اند، رعد و برق می کنند.

ਬਿਚਰੇ ਨਿਹੰਗ ॥
bichare nihang |

رزمندگان (انگلیسی در سرزمین جنگی نیهانگ) پرسه می زنند

ਜੈਸੇ ਪਲੰਗ ॥੨੧॥
jaise palang |21|

جنگنده ها در میدان مانند پلنگ حرکت می کنند.21.

ਹੁਕੇ ਕਿਕਾਣ ॥
huke kikaan |

اسب ها گریه می کنند،

ਧੁਕੇ ਨਿਸਾਣ ॥
dhuke nisaan |

اسب ها ناله می کنند و شیپورها طنین انداز می شوند.

ਬਾਹੈ ਤੜਾਕ ॥
baahai tarraak |

(جنگجویان از یک طرف) سریع می دوند (زره).

ਝਲੈ ਝੜਾਕ ॥੨੨॥
jhalai jharraak |22|

رزمندگان با شور و شوق به سلاح های خود ضربه می زنند و ضربات را نیز تحمل می کنند.22.

ਜੁਝੇ ਨਿਹੰਗ ॥
jujhe nihang |

(به قهرمانی دست یافت) با جنگیدن (در جنگ)

ਲਿਟੈ ਮਲੰਗ ॥
littai malang |

رزمندگانی که به شهادت می‌رسند، مانند افراد مستی بی‌خیال روی زمین دراز کشیده‌اند.

ਖੁਲ੍ਰਹੇ ਕਿਸਾਰ ॥
khulrahe kisaar |

موی (آنها) باز است

ਜਨੁ ਜਟਾ ਧਾਰ ॥੨੩॥
jan jattaa dhaar |23|

موهای ژولیده آنها مانند موهای مات شده ( زاهدان ) ظاهر می شود.

ਸਜੇ ਰਜਿੰਦ੍ਰ ॥
saje rajindr |

پادشاهان بزرگ آراسته شده اند

ਗਜੇ ਗਜਿੰਦ੍ਰ ॥
gaje gajindr |

و فیل های بزرگ غرش می کنند.

ਉਤਰੇ ਖਾਨ ॥
autare khaan |

(از آنها) خان

ਲੈ ਲੈ ਕਮਾਨ ॥੨੪॥
lai lai kamaan |24|

فیل های عظیم الجثه آراسته شده اند و سران جنگجو که از آنها پایین می آیند و کمان های خود را در دست گرفته اند، در میدان رعد و برق می زند.

ਤ੍ਰਿਭੰਗੀ ਛੰਦ ॥
tribhangee chhand |

TRIBHANGI STANZA

ਕੁਪਿਯੋ ਕ੍ਰਿਪਾਲੰ ਸਜਿ ਮਰਾਲੰ ਬਾਹ ਬਿਸਾਲ ਧਰਿ ਢਾਲੰ ॥
kupiyo kripaalan saj maraalan baah bisaal dhar dtaalan |

کرپال چاند، با عصبانیت شدید، اسب خود را تزئین کرد و او، جنگجوی مسلح، سپر خود را نگه داشت.

ਧਾਏ ਸਭ ਸੂਰੰ ਰੂਪ ਕਰੂਰੰ ਮਚਕਤ ਨੂਰੰ ਮੁਖਿ ਲਾਲੰ ॥
dhaae sabh sooran roop karooran machakat nooran mukh laalan |

همه جنگجویان مخوف با چهره های سرخ و درخشان در حال حرکت بودند.

ਲੈ ਲੈ ਸੁ ਕ੍ਰਿਪਾਨੰ ਬਾਣ ਕਮਾਣੰ ਸਜੇ ਜੁਆਨੰ ਤਨ ਤਤੰ ॥
lai lai su kripaanan baan kamaanan saje juaanan tan tatan |

شمشیرهای خود را در دست گرفته و با تیر و کمان تزئین شده اند، جنگجویان جوان، پر از گرما

ਰਣਿ ਰੰਗ ਕਲੋਲੰ ਮਾਰ ਹੀ ਬੋਲੈ ਜਨੁ ਗਜ ਡੋਲੰ ਬਨਿ ਮਤੰ ॥੨੫॥
ran rang kalolan maar hee bolai jan gaj ddolan ban matan |25|

در میدان نبرد به شادی مشغول هستند و فریاد می زنند «بکش، بکش» مانند فیل های مست در جنگل ظاهر می شوند.25.

ਭੁਜੰਗ ਪ੍ਰਯਾਤ ਛੰਦ ॥
bhujang prayaat chhand |

BHUYANG STAZA

ਤਬੈ ਕੋਪੀਯੰ ਕਾਗੜੇਸੰ ਕਟੋਚੰ ॥
tabai kopeeyan kaagarresan kattochan |

سپس پادشاه کانگرا (کریپال چاند) کاتوچ عصبانی شد.

ਮੁਖੰ ਰਕਤ ਨੈਨੰ ਤਜੇ ਸਰਬ ਸੋਚੰ ॥
mukhan rakat nainan taje sarab sochan |

سپس راجا کانگرا (کرپال چاند کاتوچ) پر از خشم شد. صورت و چشمانش از خشم سرخ شد و خود را از هر فکر دیگری رها کرد.

ਉਤੈ ਉਠੀਯੰ ਖਾਨ ਖੇਤੰ ਖਤੰਗੰ ॥
autai uttheeyan khaan khetan khatangan |

از آنجا (اصحاب حسینی) راهیان با تیر در میدان جنگ ایستاده اند.

ਮਨੋ ਬਿਹਚਰੇ ਮਾਸ ਹੇਤੰ ਪਲੰਗੰ ॥੨੬॥
mano bihachare maas hetan palangan |26|

از طرف دیگر خوانین با تیرهایی که در دست داشتند وارد شدند. به نظر می رسید که پلنگ ها در جستجوی گوشت پرسه می زدند.26.

ਬਜੀ ਭੇਰ ਭੁੰਕਾਰ ਤੀਰੰ ਤੜਕੇ ॥
bajee bher bhunkaar teeran tarrake |

کمان ها جغجغه می کنند، تیرها ترقه می زنند.

ਮਿਲੇ ਹਥਿ ਬੰਥੰ ਕ੍ਰਿਪਾਣੰ ਕੜਕੇ ॥
mile hath banthan kripaanan karrake |

طبل های کتری، تیرها و شمشیرها در عمل صداهای خاص خود را ایجاد می کنند، دست ها به سمت کمر زخمی حرکت می کنند.

ਬਜੇ ਜੰਗ ਨੀਸਾਣ ਕਥੇ ਕਥੀਰੰ ॥
baje jang neesaan kathe katheeran |

(در جایی) شیپورها در جنگ به صدا در می آید (و در جایی) بیست و نیم بار می خوانند.

ਫਿਰੈ ਰੁੰਡ ਮੁਡੰ ਤਨੰ ਤਛ ਤੀਰੰ ॥੨੭॥
firai rundd muddan tanan tachh teeran |27|

شیپورها در مزرعه طنین انداز می شوند و خنیاگران تصنیف های قهرمانانه خود را می خوانند، بدن ها با تیرها سوراخ می شوند و تنه های بی سر در میدان حرکت می کنند. 27

ਉਠੈ ਟੋਪ ਟੂਕੰ ਗੁਰਜੈ ਪ੍ਰਹਾਰੇ ॥
autthai ttop ttookan gurajai prahaare |

(جایی) روی کلاه ایمنی کوبیدن (صدا) می آید.

ਰੁਲੇ ਲੁਥ ਜੁਥੰ ਗਿਰੇ ਬੀਰ ਮਾਰੇ ॥
rule luth juthan gire beer maare |

ضربات گرز بر روی کلاه ایمنی صداهای تق تق ایجاد می کند، اجساد رزمندگان کشته شده در گرد و غبار غلت می زند.

ਪਰੈ ਕਤੀਯੰ ਘਾਤ ਨਿਰਘਾਤ ਬੀਰੰ ॥
parai kateeyan ghaat niraghaat beeran |

شمشیرها بر بدن قهرمانان زخم می زنند

ਫਿਰੈ ਰੁਡ ਮੁੰਡੰ ਤਨੰ ਤਨ ਤੀਰੰ ॥੨੮॥
firai rudd munddan tanan tan teeran |28|

اجساد سوراخ شده با تیرها و تنه های بی سر در میدان حرکت می کنند.28.

ਬਹੀ ਬਾਹੁ ਆਘਾਤ ਨਿਰਘਾਤ ਬਾਣੰ ॥
bahee baahu aaghaat niraghaat baanan |

فلش ها به طور مداوم با ضربات بازوها در حال حرکت هستند.

ਉਠੇ ਨਦ ਨਾਦੰ ਕੜਕੇ ਕ੍ਰਿਪਾਣੰ ॥
autthe nad naadan karrake kripaanan |

بازوها درگیر تیراندازی مداوم هستند، شمشیرهای ضربه زن صداهای کوبنده شدیدی ایجاد می کنند.

ਛਕੇ ਛੋਭ ਛਤ੍ਰ ਤਜੈ ਬਾਣ ਰਾਜੀ ॥
chhake chhobh chhatr tajai baan raajee |

جنگجویان، با خشم شدید، رگبارهای تیر می بارند

ਬਹੇ ਜਾਹਿ ਖਾਲੀ ਫਿਰੈ ਛੂਛ ਤਾਜੀ ॥੨੯॥
bahe jaeh khaalee firai chhoochh taajee |29|

برخی از تیرها اهداف را از دست می دهند و به دلیل برخی از تیرها، اسب ها بدون سواران در حال پرسه زدن دیده می شوند.

ਜੁਟੇ ਆਪ ਮੈ ਬੀਰ ਬੀਰੰ ਜੁਝਾਰੇ ॥
jutte aap mai beer beeran jujhaare |

(جایی) در میان خود جنگجویان گوتهام گوتا هستند،

ਮਨੋ ਗਜ ਜੁਟੈ ਦੰਤਾਰੇ ਦੰਤਾਰੇ ॥
mano gaj juttai dantaare dantaare |

جنگجویان شجاعی که با یکدیگر می‌جنگند، مانند فیل‌هایی با عاج‌هایی به نظر می‌رسند که متقابل می‌جنگند،

ਕਿਧੋ ਸਿੰਘ ਸੋ ਸਾਰਦੂਲੰ ਅਰੁਝੇ ॥
kidho singh so saaradoolan arujhe |

(مثل) شیری که با شیر می جنگد،

ਤਿਸੀ ਭਾਤਿ ਕਿਰਪਾਲ ਗੋਪਾਲ ਜੁਝੇ ॥੩੦॥
tisee bhaat kirapaal gopaal jujhe |30|

یا ببر در حال مقابله با ببر. به همین ترتیب، گوپال چند گولریا با کرپال چاند (همپیمان حسینی) می جنگد.

ਹਰੀ ਸਿੰਘ ਧਾਯੋ ਤਹਾ ਏਕ ਬੀਰੰ ॥
haree singh dhaayo tahaa ek beeran |

سپس جنگجوی هاری سینگ (از حزب حسینی) در حال حمله بود.

ਸਹੇ ਦੇਹ ਆਪੰ ਭਲੀ ਭਾਤਿ ਤੀਰੰ ॥
sahe deh aapan bhalee bhaat teeran |

سپس جنگجوی دیگری به نام هاری سینگ وارد میدان شد و تیرهای زیادی در بدن خود دریافت کرد.