او همیشه خود را تحقیر می کند.(l2)
پانزدهمین مَثَل گفتگوی فرخنده کریتارس راجا و وزیر، تکمیل شده با دعای خیر. (15) (265)
دوهیرا
راجا در کنار رودخانه ساتلوج زندگی می کرد.
فاحشه ای که فریفته فریب مالش شد، آمد.(1)
آریل
او را چجیا می نامیدند و نزد حامیان ثروتمندش،
او را با نام لادیا میشناختند.
هر جسدی که او را دید
از طریق زیبایی او احساس اغوا کننده ای داشت.(2)
دوهیرا
او عاشق آن راجا شد اما راجا در دام او نیفتاد.
او طرح های خود را آغاز کرد که چگونه با او ملاقات کند. (3)
او عاشق من نمی شود، چه کار کنم.
نه او به خانه من می آید و نه با من تماس می گیرد.(4)
به این ترتیب که او به جادوی افراط کرد: «باید سریع دست به کار شوم».
جذابیت هایی برای جذب او.(5)
او از اجرای طلسم ها خسته شده بود اما راجا هرگز حاضر نشد.
سپس، برای وسوسه راجا، نقشه ای را طراحی کرد.(6)
او لباس زعفرانی رنگ را پوشید و خود را به شکل یک جوگان درآورد.
آن زاهد وارد دربار شد و به سجده پرداخت.(7)
آریل
پادشاه با دیدن آن جوگی در دل شاد شد و در دل آرزو کرد
راجا از دیدن یک زاهد راضی بود و فکر کرد که می تواند از او چند طلسم بیاموزد.
(پادشاه) قاصدی را فراخواند و پس از توضیح به خانه اش فرستاد
راجا یکی از خدمتگزاران خود را فرستاد تا برخی از استعدادهای جادویی را بیاموزد.(8)
چوپایی
غلام (پادشاه) رفت و نزد جوگی آمد.
خدمتکار به خانه او رفت و قصد راجا را به او ابلاغ کرد.
(فرمود) چند مانتره به پروردگارم (عیسى) بده.
"لطفاً به من لطفی بکنید و به من کمک کنید تا برخی از جذابیت ها را بیاموزم." (9)
دوهیرا
جوگان بعد از سه ساعت چشمانش را باز کرد و گفت: "اگر
شما می خواهید جذابیت ها را یاد بگیرید سپس راجا را به اینجا بیاورید.(10)
«از نیمهشب گذشته، او باید نزد ما بیاید و به برکت گوراخ
ناث، ناامید برنمی گردد.» (11)
چوپایی
خدمتکار به راجا منتقل کرد
با بیدار کردن او در نیمه شب گذشته
و او را به جوگان آوردند
با دیدن راجا آهی آسوده کشید.(12)
دوهیرا
او (جوگی) به پادشاه اجازه داد تا مردم را بلند کند (یعنی بفرستد).
و عود و چراغ و برنج و گل و شراب خوب بخواه. 13.
او به راجا گفت که تمام اجیران را بفرستد و جشنواره را بیاورد
چراغ ها، گل ها و شراب های قدیمی. (14)
راجا به همه افرادش دستور داد که آنجا را ترک کنند و تنها ماند تا جستجو کند
جذابیت های جادویی. (15)
چوپایی
راجا با او تنها ماند و او گفت:
برای شروع به شما نشان خواهم داد