کریشنا فلوت خود را در دست گرفته و با آن می نوازد و صدای آن را می شنود.
کریشنا در حال نواختن بر روی فلوت هر چیزی است که گوپی ها را خوشحال می کند
با شنیدن صدای فلوت، رامکالی، شد ملهر و بلاول به طرزی بسیار جذاب نواخته می شوند.
دوا کاناس و دیو کاناس (با شنیدن او) خوشحال شدند و آهو بان دوان دوان آمد (به سمت کان) و آهو را ترک کرد.
همسران خدایان و شیاطین همگی خشنود میشوند و کارهای جنگل با رها کردن گوزنهایشان دوان دوان میآیند. کریشنا آنقدر در نواختن فلوت مهارت دارد که عملاً خود حالت های موسیقی را نشان می دهد.475.
همه گوپی ها با شنیدن موسیقی مورلی کان در دلشان شاد می شوند.
با گوش دادن به صدای فلوت، همه گوپی ها خوشحال می شوند و انواع صحبت های مردم را به آرامی تحمل می کنند.
آنها با دویدن قبل از کریشنا آمده اند. شیام کاوی شباهت خود را اینگونه توصیف کرده است
آنها به سمت کریشنا می دوند مانند تجمع مارهایی که از کرم های قرمز بیرون می زند.476.
او که با خوشحالی پادشاهی را به ویبیشانا داد و خشمگین شد، راوانا را ویران کرد.
کسی که نیروهای اهریمنی را در یک لحظه تکه تکه می کند و آنها را تحقیر می کند
چه کسی غول بزرگ به نام مور را با عبور از مسیری باریک کشت.
چه کسی شیطانی به نام مور را کشت، همان کریشنا اکنون غرق در بازی عاشقانه با گوپی ها در براجا است477
همون کانها داره باهاشون بازی میکنه که همه دنیا بهش زیارت میکنن (یعنی درشان).
همان کریشنا در بازی عاشقانه جذب می شود که همه دنیا از او قدردانی کردند، او پروردگار همه جهان است و تکیه گاه زندگی تمام جهان است.
او بهعنوان رام، با خشم شدید، در انجام وظیفه کشاتریا، با راوانا جنگ کرده بود.
همان در ورزش با gopis جذب می شود.478.
دوره
زمانی که گوپی ها رفتاری انسانی داشتند (یعنی همبستگی) با کریشنا.
وقتی کریشنا با گوپی ها مانند مردان رفتار کرد، آنگاه همه گوپی ها در ذهن خود باور کردند که در آن صورت خداوند (کریشنا) را مطیع خود کرده اند.479.
SWAYYA
سپس دوباره کریشنا که خود را از گوپی ها جدا کرد، ناپدید شد
او به آسمان رفت یا به زمین نفوذ کرد یا معلق ماند، هیچ کس نتوانسته این واقعیت را درک کند.
هنگامی که گوپی ها در چنین وضعیتی بودند، شیام شاعر تصویر خود را (به این ترتیب) نامید.