او را به چندال بده.
تریپورا ماتی را نباید (دوباره) خانه نامید.
و همچنین نباید دوباره صورتش را نشان دهد. 11.
دوگانه:
صبح پادشاه به قصر خود آمد و همین کار را کرد.
یک ملکه را به یک برهمن و دیگری را به چندل سپردند. 12.
احمق (پادشاه) نمی توانست راز زن را تشخیص دهد.
پس از آنكه خوف ذهن را برطرف كرد، به هر دو زن صدقه داد. 13.
در اینجا سیصد و پنجمین چاریترا مانتری بوپ سامبد از تریا چاریترا از سری چاریتروپاخیان به پایان می رسد، همه چیز فرخنده است.305.5864. ادامه می یابد
بیست و چهار:
جایی که بحرایچ دس زندگی می کرد.
زمانی پادشاهی به نام دهند پال وجود داشت.
در خانه او ملکه ای بود به نام دنبه (دی).
همسر زیبای ایندرا شبیه او نبود. 1.
یکی به نام سولچان رای وجود دارد
گفته می شود که او فرزند (الف) چاتری است.
بدنش خیلی زیبا بود
که از زبان من قابل توصیف نیست. 2.
عشق کوماری (ملکه) با او بیشتر شد.
همانطور که سیتا (عشق) با راما داشت.
روز و شب به او زنگ می زد
و به طرز عجیبی با او کار می کرد. 3.
یک روز به پادشاه خبر رسید.
بعضی بهدی تمام ماجرا را گفت.
پادشاه بسیار عصبانی شد و به آنجا رفت
جایی که رانی با دوستش رابطه جنسی داشت. 4.
رانی وقتی فهمید این کار را کرد.
(مرد را) زیر تخت (صحجه) بست.
با شاه روی تخت نشست
و شروع به در آغوش گرفتن یکدیگر کردند. 5.
او با شاه خوب بازی کرد.
شوهر احمق نمی توانست موضوع را بفهمد.
(او) با رانی در انواع حالات
و بعد از نزدیکی خوشحال شد. 6.
(هنگام) پس از افراط بسیار خسته شد
پس روی همان تخت خوابید.
هنگامی که ملکه شاه بسوذ (یا اهل) را دید.
پس دوست را گرفت و به خانه فرستاد. 7.
دوگانه:
وقتی از خواب بیدار شد، پادشاه خانه را جستجو کرد و خسته شد، اما نتوانست دوستش را (از کجا) بیرون بیاورد.
کسی که راز را داده بود به دست پادشاه احمق کشته شد، زیرا او را دروغگو می دانست. 8.
در اینجا سیصد و ششمین چاریترا مانتری بوپ سامبد از تریا چاریترا از سری چاریتروپاخیان به پایان می رسد، همه چیز فرخنده است.306.5872. ادامه می یابد
بیست و چهار:
پادشاهی به نام بهیرو پال گوش می داد.
او راج پت را زینت می داد.
همسرش به نام چاپلا واتی گوش می داد
که در همه مهارت ها مسلط بود. 1.
پادشاهی به نام آدراپالا در پادوس بود