او و فرمانده ارتش مانند او در آن روز عصبانی خواهند شد،
بدون تأثیر بر یک Vivek (عقل تبعیض آمیز) همه را تحت الشعاع قرار می دهد.
سخنرانی پاراسنات خطاب به ماتسیندرا:
چپی استانزا
ای ماتسیندرا! گوش کن، من یک چیز متمایز به تو می گویم
Vivek و Avivek هر دو پادشاهان خصوصیات متمایز (جهان) هستند.
هر دو مبارز و کماندار بزرگی هستند
هر دو دارای یک طبقه و یک مادر هستند
هر دو یک پدر و یک سلسله دارند، پس چگونه ممکن است بین آنها دشمنی شود؟
ای حکیم! حالا شما در مورد مکان، نام زیور آلات، ارابه ها، سلاح ها، سلاح ها و غیره به من بگویید.168.
سخنرانی ماتسیندرا خطاب به پاراسنات:
CHHAPAI
آویوک دارای رنگ سیاه، ارابه سیاه و اسب های سیاه است
لباسهای او نیز با دیدن او سیاه است، همه مردان و زنان اطراف
ارابه او هم مشکی است که لباسش هم سیاه است
ارابه او نیز تاریکی است کمان و پرچمش سیاه است و خود را فردی عالی و برتر می داند.
ای پادشاه! این ظاهر زیبای آویوک است که با آن جهان را فتح کرده است
او تسخیر ناپذیر است و او را شبیه کریشنا می دانند.169.
در این شباهت خدای عشق، او پوروشای ظریف است و بنر او با شکوه به نظر می رسد
در چهار طرف او، غزل زیبا و شیرین نواخته می شود و بوق دمیده می شود
نواختن انواع آلات موسیقی با او همچنان ادامه دارد
همیشه گروهی از زنان همراه او هستند و این زنان ذهن خدایان، مردان و حکیمان را مجذوب خود می کنند
روزی که این آویوک خشمگین شود و به عنوان خدای عشق جلو بیاید،
هیچ کس نمی تواند در برابر او بایستد مگر فقط Vivek.170.
دختران زیبا روی غنچه می نواختند، آوازهای شادی می خواندند و می رقصیدند
صدای دسته جمعی حالت های موسیقی به گوش می رسید، حالت های موسیقی بنگلی زنانه پخش شد 171
صدای خوب Bhairava، Basant، Deepak، Hindol و غیره.
در چنان زمینی برخاست که همه مردان زن مجذوب شدند
پادشاه "بهار" ("ریتو راج") این تصویر و افکت در روز با عصبانیت حمله خواهد کرد.
با تأثیر این همه رفتار، ای شاه! روزی که او حمله خواهد کرد، پس چه کسی می تواند بدون پذیرش ویوک با او روبرو شود؟171.
سوراتا، سارنگ، شدها مالار، بیبها و غیره همه (راگ) گانا هستند
با دیدن و شنیدن آهنگ های زیبای سارنگ، شده مالهار، ویبهاس، رامکالی، هندول، گاور، گوجری،
تصویر بزرگ للات، پرج، گاوری، مالهار و کانرا;
لالیت، پرج، گاوری، مالهار، کانرا و غیره، رزمندگانی چون تو زیر چشم او مدفون هستند.
چنین است پسر کامادوا («سویان»)، پادشاه فصول، هنگامی که بهار (می آید) غرش می کند.
به این ترتیب در فصل خوب بسانت که آویوک در شباهت خدای عشق رعد و برق خواهد زد، پس بی معرفت، ای شاه! چه کسی او را نصیحت خواهد کرد؟ 172.
صاعقه به تناوب شدید می درخشد و در چهار جهت به شدت طنین انداز می کند.
هنگامی که ابرها از چهار جهت محاصره شوند، رعد و برق می درخشد، در چنین فضایی، زنان بیمار عشق ذهن را مجذوب خود می کنند.
صدای قورباغه ها و طاووس ها و صدای جرنگ درخت درختکاری شنیده می شود
حکیمان نیز با دیدن تأثیر چشمان مست زنان شهوتران از نذر می افتند و در دل خود احساس شکست می کنند.
چنین «هولاس» سورما، پسر دوم کامادوا است، در روزی که (پیش از آن) درگذشت.
روزی که چنین فضای شادابی با درخشش کامل خود را نشان دهد، پس ای شاه! به من بگو، در آن روز، چه کسی تاثیر آن Vivek را رد خواهد کرد؟173.
پسر سوم (کامادف) 'آناندا' روزی که او زره می پوشد.
هنگامی که به مثابه آناند (سعادت) اسلحه ها را در دست بگیرد و به گونه ای عجیب و غریب بجنگد، آنگاه حکیمان ترسیده اند.
روزی که او ظهور کند، چه مرد شجاعی می تواند تحمل کند.
چه کسی چنین رزمنده ای وجود دارد که صبر کند و با او مقابله کند؟ او شکوه همه را در یک لحظه خواهد ربود
به این ترتیب روزی که این جنگجویان ظالم با در دست داشتن سلاح به جنگ می آیند، در آن روز،
ای پادشاه! هیچ کس دیگری در آنجا نخواهد ماند مگر کسی که استقامت داشته باشد.174.