به این ترتیب ساعت ها با هم درباره کریشنا بحث کردند.2443.
کریشنا این عشق شاه و برهمن را حس کرد و
او فکر می کرد که این افراد فقط در مراقبه او جذب می شوند و کارهای خانگی دیگر را ترک می کنند
او ارابه سوار خود را داروک نامید و باعث شد ارابه او را به سمت آنها راند
او فکر می کرد که باید با رفتن به چشم این افراد بی پناه آنها را خشنود کند.2444.
چاوپای
سپس سری کریشنا دو شکل به خود گرفت.
سپس کریشنا خود را به شکل دوگانه نشان داد، در یک شکل نزد پادشاه رفت و در شکل دیگر نزد برهمن رفت.
پادشاه و برهمن به او خدمت می کردند (در خانه های خود).
هم شاه و هم برهمن خدمت فوق العاده ای انجام دادند و از تمام گرفتاری های ذهنی خود دست کشیدند.2445.
دوره
کریشنا چهار ماه در آنجا ماند و خوشبختی زیادی یافت.
کریشنا چهار ماه با خوشحالی در آنجا ماند و سپس به خانه خود بازگشت و باعث طنین صدای شیپورهایش شد.2446.
به خاطر همین عشق، سری کریشنا پادشاه و برهمن را یکی خواند
کریشنا با عشق به پادشاه و برهمن گفت: «به روشی که هر چهار ودا نام من را تکرار میکنند، شما نیز میتوانید نام من را تکرار کنید و به آن گوش دهید.»2447.
پایان شرح اپیزود پادشاه کشور ماتیلا و برهمن در کریشنااتارا (بر اساس داشام اسکند پورانا) در باچیتار ناتاک.
اکنون شرح شوکدف خطاب به پادشاه پاریکشات آغاز می شود
SWAYYA
چگونه وداها صفات (خداوند) را می خوانند: "ای شوکادووا! بگذار (پاسخ این را) از تو بشنوم (این فکر به ذهن من رسیده است."
«ای پادشاه! بشنوید که چگونه وداها او را ستایش می کنند و ستایش خداوند را می خوانند که باعث رها شدن همه وسوسه های داخلی می شود.
وداها می گویند که شکل و رنگ آن پروردگار نامرئی است. ای پادشاه! من هرگز چنین دستوری به شما نداده ام
پس این دستور را در ذهن خود نگه دارید.»2248.
آن پروردگار نه شکل دارد، نه رنگ، نه جامه و نه پایان
مدحهای او در هر چهارده عالم شبانه روز خوانده می شود
عشق او را باید در مراقبه، فعالیت های معنوی و در حمام در نظر داشت
ای پادشاه! او که وداها از او یاد می کنند، باید همیشه او را یاد کنند.»2449.
که بدنش آغشته به آب کریشنا همیشه ستایش می خواند.
پروردگاری که همه تسبیحات او را با عشق می خوانند، پدرم (ویاس) نیز مدحهای او را که من شنیده ام می خواند.
همه هاری (سری کیشان) را سر می دهند. او کسی نیست که هوش ضعیفی دارد.
کسانی که از عقل بسیار پایینی برخوردارند، فقط او را به یاد نمی آورند. آن پروردگار را همیشه باید با محبت یاد کرد.»2450.
او که به تحمل رنج های فراوان و پوشیدن قفل های مهم پی نمی برد
که با تحصیل، با ریاضت و چشم بستن متوجه نمی شود
و چه کسی نمی تواند با نواختن چندین نوع آلات موسیقی و رقصیدن خوشحال شود
این که برهمن را هیچکس بدون عشق نمی تواند درک کند.2451.
سوریا و چاندرا او را جستجو می کنند، اما آنها نتوانستند راز او را بدانند
حتی زاهدی مانند رودرا (شیوا) و همچنین وداها نمی توانستند راز او را بدانند
نارادا نیز ستایش های او را بر روی وینا (چنگ) خود می خواند، اما به گفته شاعر شیام
بدون عشق هیچ کس نمی تواند کریشنا را به عنوان خداوند-خدا درک کند.2452.
دوره
هنگامی که شوکدوف این را به پادشاه گفت، پادشاه از شوکدف پرسید: «چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد که خداوند در هنگام تولد او در عذاب باقی بماند و
خود شیوا ممکن است در آرامش بماند، لطفاً مرا در این قسمت روشن کنید.»2453.
چاوپای
هنگامی که (پادشاه) به شوکادف چنین گفت:
سپس شوکادف خواست پاسخ دهد.
همین (سوال) به ذهن یودیشتارا نیز رسید.
سپس پادشاه این را به شوکدف گفت، سپس شوکدف در پاسخ گفت: «همین چیز در ذهن یودیشتر نیز رخ داد و او همین را از کریشنا پرسید و کریشنا نیز این راز را برای یودیشتر توضیح داد.»2254
سخنرانی شوکدف:
دوره