کوه را محاصره کردند و با صدای بلند شروع به فریاد زدن کردند.
که شنیدن آن می تواند حاملگی زنان را از بین ببرد.18.56.
وقتی الهه صدای رئیس دیو را شنید، به شدت عصبانی شد.
او خود را با سپر و زره پوشانده و کلاه فولادی را بر سر خود می پوشاند.
سوار شیر شد و با صدای بلند فریاد زد.
با شنیدن فریادهای او غرور شیاطین از بین رفت.19.57.
الهه با خشم شدید به ارتش شیطان نفوذ کرد.
او قهرمانان بزرگ را به دو نیم تقسیم کرد.
هر کس که الهه با سه گانه و سلاح مخرب خود ضربه ای وارد کند (سایهاتی)
او نتوانست دوباره تیر و کمان خود را در دستانش نگه دارد.20.58.
رساوال استانزا
هر که (الهه) با تیر بزند،
هر کس با تیر مورد اصابت گلوله قرار گرفت، فوراً کشته شد.
جایی که شیر می رود،
هر جا شیر جلو می شتافت لشکر را نابود می کرد.21.59.
همانطور که بسیاری از (غول ها) کشته شدند،
تمام کسانی که کشته شدند به غارها انداخته شدند.
مهم نیست که چند دشمن ظاهر شدند،
دشمنانی که با آنها مقابله کردند نتوانستند زنده برگردند.22.60.
به همان اندازه که درگیر جنگ می شوند،
آنهایی که در میدان نبرد فعال بودند، همه از بین رفتند.
حتی آنهایی که اسلحه در دست داشتند،
آنهایی که اسلحه گرفتند، همگی کشته شدند.23.61.
سپس کالی ماتا آگنی
سپس مادر کالی مانند آتش شعله ور شعله ور شد.
که او را مجروح کرد
هر کس را زد، او به سوی بهشت رفت.24.62.
به کل ارتش (غول ها).
کل ارتش در مدت بسیار کوتاهی نابود شد.
ذمره نائین را کشت.
ذمر نائین کشته شد و خدایان در بهشت از آن خبر دادند.25.63.
دوره
نیروهای اهریمنی به سمت پادشاه خود دویدند.
به او اطلاع دادند که کالی ظهر نایین را کشته است و نیروها ناامیدانه فرار کرده اند.26.64.
در اینجا فصل دوم با عنوان «کشتن دومار نائین»، که بخشی از Chandi Charitra از BACHITTAR NATAK را تشکیل میدهد، پایان مییابد.
اکنون نبرد با چاند و موند شرح داده شده است:
دوره
به این ترتیب با کشتن شیاطین، الهه دورگا به محل اقامت خود رفت.
هر کس این گفتار را بخواند یا گوش دهد، در خانه خود به ثروت و قدرت های معجزه آسا دست می یابد.1.65.
چاوپای
وقتی معلوم شد که ذمر نائین کشته شده است.
سپس پادشاه شیطان، چاند و موند را صدا زد.
آنان پس از اعطای کرامات فراوان به آنان مبعوث شدند.
و همچنین بسیاری از هدایا مانند اسب، فیل و ارابه.2.66.
کسانی که قبلاً الهه را دیده بودند
آنها را به سمت کوه کایلاش (به عنوان جاسوس) فرستادند.
وقتی الهه شایعاتی در مورد آنها شنید
سپس فوراً با اسلحه و زره خود پایین آمد.3.67.