پایان فصل فرخنده پایانی کریشنااتارا (بر اساس داشام اسکند پورانا) در Bachittar Natak.21.
بیست و چهار آواتار:
خداوند یکی است و پیروزی از آن گورو واقعی است.
اکنون شرح تجسم نارا است
چاوپای
اکنون اجازه دهید تجسم بیستم را شرح دهم
موراری مهربان (کالپوراخ) شکل گرفت.
آرجونا به عنوان یک آواتار مرد ظاهر شد
اکنون من تجسم بیست و دوم را بر می شمرم که چگونه او این شکل را به خود گرفت. آرجونا تبدیل به تجسم نارا شد که جنگجویان سراسر جهان را فتح کرد.1.
(او) ابتدا نیوات کاواچاس (استوارهای مخالف ایندرا) را زد.
در وهله اول، او با کشتن همه جنگجویان، با پوشیدن کت بی پایان، اضطراب پدرش ایندرا را از بین برد.
سپس با شیوا دعوا کرد
سپس با رودرا (شیوا)، پادشاه ارواح، نبرد کرد که به او موهبتی بخشید.
سپس دوریودانا (از اوراق قرضه) آزاد شد.
سپس دوریودانا را رستگار کرد و پادشاه گنداراواس را در آتش جنگل خنداو سوزاند.
نان خنداوا از آتش خورده شد (یعنی سوخت.
همه اینها نمی توانستند راز او را درک کنند.
اگر زمینه (کل) این داستان را بگویم
ذهن من از بزرگ شدن این گرانت (کتاب) با بیان همه این داستان ها می ترسد،
بنابراین داستان کوچکی گفته شده است.
بنابراین من آن را به اختصار گفتم و شاعران خودشان اشتباهات من را اصلاح می کنند.
پس از فتح کائوراواها، همه سکونتگاه ها را از آنها خارج کرد.
او تمام مکان هایی را که چندین کائوراوا مغرور در آن زندگی می کردند فتح کرد
سپس سری کریشنا خوشحال شد
کریشنا را خشنود کرد و گواهی پیروزی را از او گرفت.
(سپس) بهشما ("گانگوا") و کارنا ("بانوج") را کشت.
او بهشما، پسر گانگا و کاران، پسر سوریا را پس از جنگی وحشتناک با آنها کشت.
جنگجوی توانا دوریودانا را شکست داد