سومی را با نشان دادن چشم های ظالمانه به زمین می اندازد و چهارمی با سیلی او کشته می شود.
کریشنا با وارد کردن ضربات به اندام رزمندگان، قلب آنها را پاره کرده است
به هر سمتی که برود، قدرت استقامت همه رزمندگان از بین می رود.1795.
هنگامی که کریشنا پر از خشم، پس از دیدن ارتش دشمن، آنجا را ترک می کند،
هنگامی که قهرمان براجا با عصبانیت به سمت ارتش دشمن نگاه می کند، آنگاه می توانید متفکرانه بگویید که این جنگجو کیست که می تواند قدرت استقامت خود را حفظ کند.
شیام کاوی میگوید: «کسی که جرأت کند و تمام سلاحها را به دست بگیرد و در کنار سری کریشنا بایستد،
هر جنگجوی که شجاعانه تلاش کند حتی اندکی با کریشنا بجنگد، در یک لحظه توسط کریشنا کشته می شود.1796.
(شاعر) شیام می گوید، جنگجویی که تمام زره ها را می گیرد و بر سری کریشنا سوار می شود.
هر جنگجوی که اسلحه خود را به دست بگیرد با افتخار جلوی کریشنا می آید و تیرهایش را با کشیدن کمان از دور پرتاب می کند.
آن که نمی تواند پیش دشمن بیاید و دور می ایستد و پارس می کند;
و تحقیرآمیز صحبت می کند و به او نزدیک نمی شود، کریشنا که او را با دید دور می بیند، با یک تیر او را به جهان دیگر می فرستد..1797.
KABIT
رزمندگان بزرگ در کنار دشمن با دیدن آنها در چنین وضعیتی خشمگین می شوند
آنها با خشم و فریاد "کشت، بکش" با کریشنا می جنگند
بسیاری از آنها از ترس نزدیک نمی شوند و از دور خندان زخم می گیرند
بسیاری از آنها از دور روی گونه های خود بازی می کنند، اما تعدادی از آنها به دنبال وظایف کشتریا به بهشت می روند.1798.
SWAYYA
شاعر می گوید شیام که برابر با قدرت سری کریشنا است جلو می آید
آنهایی که توانایی جنگیدن با کریشنا را دارند، پیش او می آیند و کمان، تیر، شمشیر، گرز و غیره را می گیرند، جنگی وحشتناک به راه می اندازند.
شخصی که بی جان می شود روی زمین می افتد و شخصی در میدان جنگ پرسه می زند، با اینکه سرش بریده شده است.
کسی که اجساد دراز کشیده را می گیرد، آن را به سمت دشمن پرتاب می کند.1799.
جنگجویان اسب، فیل و جنگجو را کشته اند
بسیاری از ارابه سواران قدرتمند و سربازان پیاده کشته شده اند
بسیاری از آنها با دیدن وحشیانه جنگ فرار کرده اند
بسیاری از مجروحان مجروحان را به چالش می کشند، بسیاری بی باک می جنگند و این طرف و آن طرف می دوند، با شمشیر ضربات کوبنده ای دارند.1800.
دوره
جنگجویان (دشمن) زره به دست گرفته و سری کریشنا را از چهار طرف محاصره کرده اند.
جنگجویان که سلاح های خود را در دست گرفته اند، کریشنا را از چهار طرف احاطه کرده اند، مانند حصار اطراف میدان، حلقه احاطه کننده سنگ گرانبها و کره (هاله) خورشید و ماه که خورشید و ماه را احاطه کرده است.1801.
SWAYYA
وقتی کریشنا محاصره شد، کمان و تیرهایش را در دستانش گرفت
او با نفوذ به لشکر دشمن در یک لحظه تعداد بیشماری از ارتشیان رزمنده را به هلاکت رساند
او جنگ را چنان ماهرانه به راه انداخت که اجساد بر جنازه ها بود
دشمنی که جلویش آمد، کریشنا نگذاشت او زنده بماند.1802.
با دیدن قهرمانان زیادی که در میدان نبرد می میرند، جنگجویان بزرگ پر از خشم می شوند.
بسیاری از جنگجویان توانا با دیدن کشته شدن بیشتر ارتش، خشمگین شدند و پیگیرانه و بدون ترس بر کریشنا افتادند.
همه آنها در حالی که اسلحه خود را در دست داشتند، ضرباتی وارد کردند و حتی یک قدم به عقب نرفتند
کریشنا کمان خود را برداشت و همه آنها را با یک تیر کشت.1803.
دیدن سربازان زیادی که روی زمین افتاده اند
خدای جنگجو به شدت خشمگین شد و به کریشنا نگاه کرد و گفت: «چه کسی از ترس این پسر شیرفروش فرار خواهد کرد؟
ما همین الان در میدان نبرد خواهیم کشت
اما با پرتاب تیرهای کریشنا، قهرمان یاداواس، توهم همه درهم شکست و به نظر می رسید که جنگجویان از خواب بیدار شده اند.1804.
جولنا استانزا
کریشنا با عصبانیت دیسک را در دست گرفت و ارتش دشمن را از بین برد، زمین از وحشت وحشتناک جنگ لرزید.
همه ده ناگا فرار کردند، ویشنو از خواب بیدار شد و مراقبه شیوا مختل شد.
کریشنا ارتش را که مثل ابرها هجوم میآورد کشت، بخش بزرگی از ارتش با دیدن کریشنا تکه تکه شد.
شیام شاعر می گوید در آنجا امید رزمندگان به پیروزی پایان یافت.1805.
جنگ هولناکی در آنجا شروع شد، مرگ به رقصید و جنگجویان که نبرد را ترک کردند، فرار کردند
با وارد کردن تیرهای کریشنا، بسیاری در آنجا نفس کشیدند