حتی با خورشید و ماه هم روبرو نشدم
و هیچ کس را بدون معشوق خوب نیافتم. 7.
(سپس) شوهر گفت که تو به آنجا برو
و بعد از دیدن باغش برگشت.
وقتی شب گذشت و صبح شد
(پس آن زن) به خانه آن خان رفت.8.
در آن باغ، نیرانجان رای،
اما زن را آنجا ندید.
پس از جستجوی بیشتر، زن در آنجا پیدا شد
جایی که خان عمارتی ساخته بود. 9.
دوگانه:
(آن) زن پس از آن که با آن خان زیاده خواهی کرد بیرون آمد.
(پیش از) شوهر با سهمانی ملاقات کرد. (زن) به نشانه موافقت صورتش را پایین انداخت. 10.
بیست و چهار:
همین که نیرانجان (به زن) نگاه کرد.
(سپس هنر موسیقی) به هنرها تهمت زد.
بهش گفتم با من نرو
و راه را فراموش کردم و به خانه دیگری رفتم. 11.
توسط پاتان ها اسیر شد
و خیلی با من بازی کرد.
(اکنون اگر) ساکنان شما رفتند، آنها را بکشید.
وگرنه برو قاضی زنگ بزن. 12.
(شوهر گفت) عیبی ندارد.
راه را گم کردی، به خانه دیگری رفتی.
پاتان ها تو را گرفتند
و با تو سکس کردم 13.
چه خوب که به خانه برگشتی.
(الحمدلله با گرفتن تو ترکانی درست نکردند).
هر که به خانه مالخا بیاید،
سپس با دین (خود) برنمی گردد. 14.
(موسیقی گفت) ای پاتی دیو! سرت را خم نکن
و تمام تولد من را بشنو
بگذارید کل ماجرا را برایتان تعریف کنم.
من توهم شما را با آن حذف می کنم. 15.
وقتی یادم رفت و به خانه آنها رفتم
تنها پس از آن ترک ها مرا اسیر کردند.
سپس به آنها چنین گفتم:
شوهر من رو نمیشناسی 16.
(من) اینطور شروع کردم به گفتن که تو ترک میشی.
همه آن مردم با هم شروع به خروپف کردن من کردند.
یا بانوی ما میشوی
وگرنه اینجا تو را می کشند. 17.
قاطعانه:
بعد من با آنها اینطور رفتار کردم.
به ناخن هایم زدم و خون کشیدم.
اول خندیدم و خان رو بغل کردم.
بعد این را به او گفتم. 18.
من پریود شدم پس میرم خونه