اما ما با چهار دست نخورده لشکر آمده ایم و بر شما خشم خود را بیشتر کرده ایم.
��� ما چهار واحد از این دست را با عصبانیت بزرگ آورده ایم ، بنابراین ، شما ممکن است جنگ-آرنا را ترک کرده و به خانه خود فرار کنید.
سخنرانی کریشنا:
SWAYYA
سری کریشنا با شنیدن اینگونه سخنان آنها عصبانی شد و گفت ما می جنگیم.
کریشنا با شنیدن این سخنان با عصبانیت شدید، آنها را برای جنگ به چالش کشید و گفت: «ما هر دو برادر، تیر و کمان خود را برداریم، تمام ارتش شما را نابود خواهیم کرد.
ما حتی از سوریا و شیو نترسیدیم، پس همه شما را می کشیم و خود را قربانی می کنیم.
حتی اگر کوه سومرو جابجا شود و آب اقیانوس خشک شود، ما میدان جنگ را ترک نخواهیم کرد.»1187.
کریشنا با گفتن اینها به آنها تیری به سمت دشمن پرتاب کرد.
او با گفتن این سخن، یک تیر با قدرت کامل به سمت دشمنان پرتاب کرد که به کمر عجایب سینگ اصابت کرد، اما نتوانست به او آسیبی برساند.
سپس (او) سرسختانه و بسیار عصبانی با سری کریشنا چنین گفت:
آن جنگجوی توانا با عصبانیت به کریشنا گفت: «ای کریشنا، که چنین پوندی هستی، که تو هنر جنگ را از او آموخته ای.»1188.
از اینجا لشکر یداوها به خشم آمده اند و از آنجا (لشکر) آمده اند.
ارتش یدوا با خشم شدید به آنجا هجوم آوردند و فریاد زدند: «بکش، بکش».
در آن جنگ بخش زیادی از لشکر با ضربات تیر و شمشیر و گرز در آن درگیری بر زمین افتادند.
خدایان با دیدن آن خوشحال شدند و گل باران کردند.1189.
اینجا در دشت، جنگجویان با خشم می جنگند، (آنجا) در آسمان برهما بدوی و سانکادیک را می بیند.
در این طرف جنگجویان با خشم شدید می جنگند و از طرف دیگر با دیدن همه اینها برهما و خدایان دیگر در آسمان به یکدیگر می گویند: «پیش از آن چنین جنگ هولناکی رخ نداده بود».
رزمندگان تا آخر می جنگند و یوگینی ها در حالی که کاسه های خود را پر از خون می کنند و می نوشند فریاد می زنند.
گانای شیوا، که از جنگجویان استقبال می کنند، در حال آماده کردن گلدسته های جمجمه هستند.1190.
در حالی که سلاح های خود را حمل می کند، یک جنگجو در حال دویدن به جلو در میدان جنگ در حال مقاومت دیده می شود
یکی مثل یک کشتی گیر می جنگد و یکی با دیدن جنگ هولناک، فرار می کند
یک نفر نام خداوند-خدا را تکرار می کند و شخصی با صدای بلند فریاد می زند: «بکش، بکش».
یک نفر در حال مرگ و یک نفر زخمی است، می پیچد.1191.