شری دسم گرنتھ

صفحه - 591


ਕਹੂੰ ਭਟ ਭਾਜਿ ਪੁਕਾਰਤ ਆਰਤ ॥
kahoon bhatt bhaaj pukaarat aarat |

یک جایی رزمندگان دور هم جمع می شوند و فریاد می زنند بکش و در جایی که آشفته می شوند، ناله می کنند.

ਕੇਤਕ ਜੋਧ ਫਿਰਤ ਦਲ ਗਾਹਤ ॥
ketak jodh firat dal gaahat |

چه تعداد جنگجو برای بازدید از مهمانی ها به اطراف می روند.

ਕੇਤਕ ਜੂਝ ਬਰੰਗਨ ਬ੍ਰਯਾਹਤ ॥੪੦੦॥
ketak joojh barangan brayaahat |400|

بسیاری از رزمندگان در لشکر خود در حال حرکت هستند و بسیاری پس از شهادت به عروسی دختران بهشتی می پردازند.

ਕਹੂੰ ਬਰ ਬੀਰ ਫਿਰਤ ਸਰ ਮਾਰਤ ॥
kahoon bar beer firat sar maarat |

در جایی جنگجویان تیر پرتاب می کنند.

ਕਹੂੰ ਰਣ ਛੋਡਿ ਭਜਤ ਭਟ ਆਰਤ ॥
kahoon ran chhodd bhajat bhatt aarat |

در جایی رزمندگان با پرتاب تیرهای خود پرسه می زنند و در جایی رزمندگان مصیبت دیده از میدان نبرد می گریزند.

ਕੇਈ ਡਰੁ ਡਾਰਿ ਹਨਤ ਰਣਿ ਜੋਧਾ ॥
keee ddar ddaar hanat ran jodhaa |

بسیاری از رزمندگان ترس را رها می کنند و در میدان جنگ به (دشمن) حمله می کنند.

ਕੇਈ ਮੁਖਿ ਮਾਰ ਰਟਤ ਕਰਿ ਕ੍ਰੋਧਾ ॥੪੦੧॥
keee mukh maar rattat kar krodhaa |401|

بسیاری بی باکانه رزمندگان را نابود می کنند و بسیاری در خشم خود فریاد می زنند «کشت، بکش».401.

ਕੇਈ ਖਗ ਖੰਡਿ ਗਿਰਤ ਰਣਿ ਛਤ੍ਰੀ ॥
keee khag khandd girat ran chhatree |

چترهای زیادی با شمشیرهای تکه تکه در میدان جنگ می‌افتند.

ਕੇਤਕ ਭਾਗਿ ਚਲਤ ਤ੍ਰਸਿ ਅਤ੍ਰੀ ॥
ketak bhaag chalat tras atree |

خنجرهای خیلی ها تکه تکه شده و بسیاری از صاحبان سلاح و سلاح از ترس فرار می کنند.

ਕੇਤਕ ਨਿਭ੍ਰਮ ਜੁਧ ਮਚਾਵਤ ॥
ketak nibhram judh machaavat |

بسیاری از ترس به جنگ پرداخته اند.

ਆਹਵ ਸੀਝਿ ਦਿਵਾਲਯ ਪਾਵਤ ॥੪੦੨॥
aahav seejh divaalay paavat |402|

خیلی ها پرسه می زنند و می جنگند و شهادت را در آغوش می گیرند به بهشت می روند.402.

ਕੇਤਕ ਜੂਝਿ ਮਰਤ ਰਣ ਮੰਡਲਿ ॥
ketak joojh marat ran manddal |

بسیاری در جنگ در میدان جنگ کشته شده اند.

ਕੇਈਕੁ ਭੇਦਿ ਚਲੇ ਬ੍ਰਹਮੰਡਲ ॥
keeek bhed chale brahamanddal |

بسیاری در حال نبرد در میدان نبرد جان خود را از دست می دهند و بسیاری پس از گذر از جهان هستی از آن جدا می شوند

ਕੇਈਕੁ ਆਨਿ ਪ੍ਰਹਾਰਤ ਸਾਗੈ ॥
keeek aan prahaarat saagai |

خیلی ها دور هم جمع می شوند و با نیزه حمله می کنند.

ਕੇਤਕ ਭੰਗ ਗਿਰਤ ਹੁਇ ਆਂਗੈ ॥੪੦੩॥
ketak bhang girat hue aangai |403|

بسیاری با نیزه‌های خود ضربات کوبنده‌ای دارند و اندام‌های بسیاری که بریده می‌شود، فرو می‌ریزد.403.

ਬਿਸੇਖ ਛੰਦ ॥
bisekh chhand |

VISHESH STANZA

ਭਾਜਿ ਬਿਨਾ ਭਟ ਲਾਜ ਸਬੈ ਤਜਿ ਸਾਜ ਜਹਾ ॥
bhaaj binaa bhatt laaj sabai taj saaj jahaa |

همه شجاعان به آنجا گریخته اند و تمام تجهیزات خود را رها کرده اند.

ਨਾਚਤ ਭੂਤ ਪਿਸਾਚ ਨਿਸਾਚਰ ਰਾਜ ਤਹਾ ॥
naachat bhoot pisaach nisaachar raaj tahaa |

بسیاری از جنگجویان که شرم خود را رها می کنند و همه چیز را پشت سر می گذارند، فرار می کنند و ارواح، شیاطین و شیاطینی که در میدان جنگ می رقصند، بر آن حکومت می کنند.

ਦੇਖਤ ਦੇਵ ਅਦੇਵ ਮਹਾ ਰਣ ਕੋ ਬਰਨੈ ॥
dekhat dev adev mahaa ran ko baranai |

خدایان و غول ها جنگ بزرگ را می بینند، (خوب آن) چه کسی می تواند بفهمد؟

ਜੂਝ ਭਯੋ ਜਿਹ ਭਾਤਿ ਸੁ ਪਾਰਥ ਸੋ ਕਰਨੈ ॥੪੦੪॥
joojh bhayo jih bhaat su paarath so karanai |404|

خدایان و شیاطین همه این را می گویند که این جنگ مانند جنگ ارجونا و کاران وحشتناک است.404.

ਦਾਵ ਕਰੈ ਰਿਸ ਖਾਇ ਮਹਾ ਹਠ ਠਾਨ ਹਠੀ ॥
daav karai ris khaae mahaa hatth tthaan hatthee |

جنگجویان سرسخت بزرگ، سرسختانه و با خشم، از چوب فرمان می‌برند.

ਕੋਪ ਭਰੇ ਇਹ ਭਾਤ ਸੁ ਪਾਵਕ ਜਾਨੁ ਭਠੀ ॥
kop bhare ih bhaat su paavak jaan bhatthee |

جنگجویان پیگیر در خشم خود ضربات کوبنده ای دارند و مانند کوره های آتش جلوه می کنند.

ਕ੍ਰੁਧ ਭਰੇ ਰਣਿ ਛਤ੍ਰਜ ਅਤ੍ਰਣ ਝਾਰਤ ਹੈ ॥
krudh bhare ran chhatraj atran jhaarat hai |

چاتری پر از خشم استراها را به کار می گیرند.

ਭਾਜਿ ਚਲੈ ਨਹੀ ਪਾਵ ਸੁ ਮਾਰਿ ਪੁਕਾਰਤ ਹੈ ॥੪੦੫॥
bhaaj chalai nahee paav su maar pukaarat hai |405|

پادشاهان در خشم خود به اسلحه و بازوهای خود ضربه می زنند و به جای فرار فریاد می زنند "کشت، بکش"405.