دوگانه:
اینجا چایش گذاشتند و (آنجا) چایش را خورد.
بگو با چه نیرنگی (این دو یکدیگر را به دست می آورند). خداوند محبتشان را برآورده کند. 32.
قاطعانه:
پری با لباس جوگی به راجکومار رفت.
از راج کوماری به او بگویید
اینکه شما او را دوست دارید و او شما را دوست دارد.
او شب و روز (نام تو) را مانند پرنده (پاپیه) می خواند، عشقش آنچنان بیدار شده است. 33.
که راج کوماری فراتر از هفت اقیانوس است.
او خیلی عاشق شماست.
بگو چیکار کنم بیارمش؟
هی سوهال راج کومار! (آن راج کوماری) از چه طریقی باید به دست آید. 34.
به من شاه پری دی سهیراد (یا خیرخواه) می گویند.
شکل او (راج کوماری) را مانند خورشید یا ماه در نظر بگیرید.
وقتی وضعیت قبر راج کوماری را دید
پس فوراً مرا نزد شما فرستاد. 35.
دوگانه:
من بین سه نفر بوده ام اما هیچ زنی مثل او نیست.
شما (تنها) راجکومار هستید که از او محافظت می کنید. 36.
قاطعانه:
حالا بلند می شوم و به شاه پری می روم.
راج کوماری یوگا نعمت شما را (در فرم) به دست آورده است، به او خواهم گفت.
ای جنتلمن! وقتی رفتی و او را گرفتی
خب بگو پس چی به من میدی؟ 37.
بیست و چهار:
پری با گفتن این حرف به او پرواز کرد.
(او) به نظر می رسید همسر شیوا، ایندرا و سوریا باشد.
به شاه پری رفت و آمد
و تمام تولد را به او گفت. 38.
دوگانه:
( شروع کرد به گفتن ) وقتی در میان سه نفر جست و جو کردم، یک (شخص) خوب را در یک جا دیدم.
(تو) برو و خودت ببین، هیچکس به زیبایی او نیست. 39.
چوپای:
با شنیدن (این) کلمه، همه پریان پرواز کردند
و آن هفت نفر از آن سوی دریا نزد او آمدند.
(شاه پری) وقتی دیلیپ سینگ را با چشمانش دید،
پس تمام درد چیت برطرف شد. 40.
دوگانه:
با دیدن زیبایی بی نظیر کنوار، شاه پری (خود) مات و مبهوت شد
و (به این فکر افتاد که) چرا نباید با این زیبا ازدواج کنم و (به این ترتیب) راج کوماری را فراموش کردم. 41.
بیست و چهار:
آن پری شروع به تلفظ "سلام سلام" کرد
و با سر شروع کرد به زمین زدن.
برای کسی که (راج کوماری) این همه رنج کشیده ام،
شوهر حتی به او اجازه ملاقات نداد. 42.
دوگانه:
حالا شاه پری شروع کرد به گفتن، من می روم و آن را ذخیره می کنم.
او نه درد راج کوماری را احساس کرد و نه احساس شرمندگی کرد. 43.