پس از کشتن ماها سینگ، سر سینگ نیز کشته شد و سپس سورات سینگ، سامپوران سینگ و ساندار سینگ نیز کشته شدند.
سپس با دیدن سر بریده متی سینگ سورمه، ارتش یداو فرو ریخت.
با دیدن بریدن سر مات سینگ، لشکر یدوا از نشاط محروم شد، اما گاناس و خویشاوندان شروع به مداحی خارگ سینگ در آسمان کردند.1380.
دوره
بالوان خاراگ سینگ شش پادشاه را نابود کرده است
جنگجوی توانا خاراگ سینگ شش پادشاه را کشت و پس از آن سه پادشاه دیگر با او به جنگ آمدند.1381.
کاران سینگ، باران سینگ و آران سینگ بسیار جوان (جنگجو) هستند.
خاراگ سینگ پس از کشتن کاران سینگ، آران سینگ، باران سینگ و غیره نیز در نبرد پایدار ماند.
SWAYYA
کشتن بسیاری از پادشاهان بزرگ و عصبانی شدن دوباره خاراگ سینگ تیر و کمان خود را در دست گرفت.
او سر بسیاری از دشمنان را برید و با بازوهای خود ضربات خود را بر آنها وارد کرد
شیوه ای که رام ارتش راوانا را نابود کرد، به همین ترتیب خاراگ سینگ ارتش دشمن را کشت.
گاناها، ارواح، شیاطین، شغالها، کرکسها و یوگینیها در جنگ برای سیر کردنشان خون نوشیدند. 1383.
دوره
خاراگ سینگ، پر از خشم، خنجرش را در دست گرفت،
بی باکانه در میدان جنگ پرسه می زد، انگار داشت هولی بازی می کرد.1384.
SWAYYA
تیرها مانند سرخابی پراکنده در هوا پراکنده می شوند و خونی که با ضربات نیزه ها جاری می شود مانند گولال (رنگ قرمز) به نظر می رسد.
سپرها مانند تابور و تفنگ ها شبیه پمپ شده اند
لباس رزمندگان پر از خون به نظر می رسد که از زعفران حل شده اشباع شده باشد.
جنگجویان شمشیر به دست در حالی که چوب های گل را حمل می کنند و هولی بازی می کنند ظاهر می شوند.1385.
دوره
خاراگ سینگ از طرفداران رودرا راس است و در حال دعوای زیادی است
خاراگ سینگ با عصبانیت شدید می جنگد و مانند بازیگری سالم که بازیگری خود را نشان می دهد چابک است.1386.
SWAYYA
او با دستور دادن به ارابه سوارش و به حرکت درآوردن ارابه اش، جنگی خشونت آمیز به راه انداخته است
او با دستان خود نشانه هایی را می سازد، با سلاح های خود ضرباتی می زند
آهنگ های موسیقی با طبل های کوچک، طبل، شیپور و شمشیر نواخته می شود.
او در کنار فریادهای «بکش، بکش، می رقصد» و همچنین می خواند. 1387.
فریاد «کشت، بکش» و صدای طبل و شیپور به گوش می رسد.
با ضربات اسلحه بر سر دشمنان، نغمه ها به گوش می رسد
جنگجویان هنگام جنگیدن و سقوط به نظر میرسند که نیروی حیات خود را با لذت تقدیم میکنند
رزمندگان از عصبانیت از جا می پرند و نمی توان گفت میدان جنگ باشد یا میدان رقص.1388.
میدان جنگ به میدان رقص تبدیل شده است که در آن آلات موسیقی و طبل می نوازند
سر دشمنان با ضربات بازوها صدا و کوک خاصی تولید می کنند
به نظر می رسد که رزمندگانی که روی زمین می افتند، نفس های زندگی خود را تقدیم می کنند
مثل بازیگران می رقصند و می خوانند، ملودی «بکش، بکش»/1389.
دوره
سری کریشنا با دیدن این نوع جنگ به همه گفت و گفت
کریشنا با دیدن چنین نبردی با صدای بلند گفت: «آن جنگجوی شایسته کیست که با خاراگ سینگ میجنگد؟» ۱۳۹۰.
چاوپای
غان سینگ و گات سینگ هر دو جنگجو هستند (به این ترتیب).
غان سینگ و قات سینگ چنین جنگجویانی بودند که هیچ کس نتوانست آنها را شکست دهد
(سپس) غنسور سینگ و غمند سینگ با عجله آمدند،
غنصور سینگ و غمند سینگ نیز حرکت کردند و به نظر می رسید که مرگ خود هر چهار را نامیده است.1391.
سپس او (خاراق سینگ) تیرهای (در سر) تک که چاوهان را شلیک کرد
سپس با دیدن آنها، تیرها بر هر چهار نفر پرتاب شد و آنها بی جان شدند
(آنها) ارابه ها و ارابه ها و اسب های همه را کشته اند.