«شما می توانید به کشور خود بازگردید و از پادشاهی، جامعه، ثروت و خانه خود آگاه شوید.»2329.
پس از رهایی آنها از اسارت، وقتی کریشنا این را گفت، سپس همه پادشاه پاسخ دادند:
"ما هیچ ارتباط سلطنتی و اجتماعی نداریم، اکنون فقط شما را به یاد می آوریم."
کریشنا گفت: «من همه شما را در اینجا پادشاه خواهم کرد
با موافقت با سخنان کریشنا، پادشاهان از او درخواست کردند: «پروردگارا! لطفا ما را تحت نظر خود نگه دارید.»2330.
پایان شرح رسیدن به دهلی پس از کشتن جاراسانده و آزاد شدن همه پادشاهان در کریشنااتارا در باچیتار ناتاک.
اکنون شرح راجسویی یاجنا و کشتن شیشوپال آغاز می شود
SWAYYA
از آن طرف، پادشاهان به خانه های خود رفتند و از این طرف کریشنا به دهلی رسید
بهیما به همه گفت که از کریشنا نیرو گرفت و بدین ترتیب دشمن را کشت
سپس برهمن ها را فراخواند و راجاسو یگنا را با روش مناسب راه اندازی کرد.
سپس با فراخوانی محترمانه برهمن ها، Rajsui Yajna آغاز شد و این Yajna با نواختن طبل کریشنا آغاز شد.2331.
سخنرانی یودیشتر خطاب به دادگاه:
SWAYYA
پادشاه یودیشتهارا در حالی که مجمعی از برهمن ها و چاتریاها را تشکیل می داد گفت: "اول" چه کسی را باید پرستش کنیم.
در دربار کشتریاها و برهمن ها، پادشاه گفت: «اولاً چه کسی را باید پرستش کرد؟ سزاوارتر اینجا کیست که زعفران و مواد دیگر بر پیشانی او بمالند؟
Sahdev گفت: "فقط کریشنا مناسب ترین است
او پروردگار واقعی است و همه ما فدای او هستیم.»2332.
سخنرانی سهدف
SWAYYA
«ای ذهن! همیشه به او خدمت کنید و خود را درگیر مسائل دیگر نکنید
با رها کردن تمام گرفتاری ها، ذهن خود را فقط در کریشنا جذب کنید
راز او کم و بیش در وداها و پورانا و در جمع قدیسین بدست آمده است.
بنابراین ابتدا زعفران و سایر مواد را روی پیشانی کریشنا بمالند.»2333.
وقتی ساهادوا چنین سخنانی را بیان کرد، واقعیت در ذهن پادشاه (یودیستارا) آشکار شد.
این گفتار سهدف را همه ما درست می دانستند و در ذهنشان او را خدایی تجسم می کردند
زعفران و برنج را در دست گرفت و (تیلاک) را با صدای وداها (مانتراها) به خوبی بر پیشانی (سری کریشنا) کشید.
در خواندن مانتراهای ودایی، زعفران و سایر مواد را بر پیشانی کریحسنا میمالیدند که شیشوپال که آنجا نشسته بود، به شدت خشمگین شد.2334.
سخنرانی شیشوپال:
SWAYYA
این چه چیزی است جز شوالیه بزرگی مثل من که تیلاک بر پیشانی دارد؟
او کیست که بر پیشانی او علامت زعفران جلویی زده شده و پهلوانی بزرگی چون من را کنار گذاشته است؟ او که در روستای گوکول فقط در میان دوشیران زندگی می کند، کشک و شیر آنها را خورده و نوشیده است
او همان است که از ترس دشمن فرار کرده بود و به دوارکا رفته بود
همه اینها را شیشوپال با خشم فراوان بیان کرد.2335.
شیشوپال در خشم خود همه اینها را در جلسه دادگاه گفت و برخاست و گرز بزرگی را در دست گرفت و خشمگین شد.
او در حالی که هر دو چشمش را به رقص درآورد و با نام های بد صدا کرد، به کریشنا گفت
«از آنجایی که فقط یک گوجار (شیردار) هستید، بر چه اساسی خود را پادشاه یداواس میدانید؟
کریشنا همه اینها را دید و با توجه به قولی که به عمه اش داده بود، ساکت نشست.
چاوپای
سری کریشنا کلمه Bhua (Kunti) را در چیت حفظ کرد
کریشنا با به یاد آوردن قولی که به عمه اش داده بود، پس از گوش دادن به صد نفر از عصبانیت پر نشد.
(کریشنا، پس از صد بار توهین) اکنون با قدرت برخاست و از کسی (در ذهن) نترسید.
تا صد، او به هیچ وجه منصرف نشد، اما با رسیدن به صد، کریشنا دیسک او را در دست گرفت.2337.
سخنرانی کریشنا:
SWAYYA
چرخ در دست ایستاد و با عصبانیت اینطور با او صحبت کرد.
کریشنا از جایش بلند شد و دیسکش را در دست گرفت و عصبانی شد و گفت: "با به یاد آوردن حرف های عمه ام، من تا حالا تو را نکشتم و سکوت کردم.
«اگر بیش از صد نام بد به زبان آوردی، پس فکر کن که خودت نام مرگت را گذاشته ای