(از نمونه ها) جرقه ها در باروت خواهند افتاد.
(با ترکیدن باروت) سپس همه دزدها پرواز کردند.
کسانی که روی زمین راه می روند چهار چرخ شدند. 8.
دزدها با باروت پرواز کردند
و همه در آسمان شروع به حرکت کردند.
ده ده کوه می رود و سقوط می کند
و استخوانها و زانوها و سر (همه) از بین رفت. 9.
یک دفعه دزدها (همه) پرواز کردند.
یکی (از آنها) زنده نماند.
زن با این شخصیت آنها را کشت
و خانه اش را با ترفند نجات داد. 10.
با کشتن تمام دزدها با این ترفند
سپس به خانه اش آمد.
ایندرا، ویشنو، برهما، شیوا (هر کسی) باشد.
هیچ کس نمی تواند از شخصیت زن فرار کند. 11.
در اینجا فصل 186 Mantri Bhup Samvad از Tria Charitra از سری Charitropachyan به پایان می رسد، همه چیز فرخنده است. 186.3566. ادامه می یابد
بیست و چهار:
زنی به نام کام کالا گوش می کرد
که در ودا شسترا بسیار ماهر بود.
پسرش نافرمان بود.
به همین دلیل است که مادر همیشه در Chit.1 عصبانی بود.
(آن پسر) روز و شب را به هوش بد می گذراند
و ثروت پدر و مادر به سرقت رفت.
او با هولیگان ها وقت می گذراند
و بعد از نوشیدن مشروبات الکلی کارهای بدی انجام می داد. 2.
برادر دومش نیکوکار بود.
(او) از قمار مبرا بود و (کار بدی نمی کند).
مادر عاشق او بود
و او می خواست این (کوپوترا) را بکشد. 3.
یک روز که به خانه آمد
و او را دیدم که در چاپاری خوابیده است.
پنجره در (چهپری) را آتش زد.
(به این ترتیب) پسر توسط مادر سوزانده شد. 4.
مادر ابتدا پسر را سوزاند
(و سپس) گریست و به همه جهان گفت.
(چاپری را آتش زد) و دوید تا آب بیاورد.
هیچ احمقی این را نفهمید 5.
در اینجا فصل 187 از Mantri Bhup Samvad از Tria Charitra از سری Charitropakhyan به پایان می رسد، همه چیز فرخنده است. 187.3571. ادامه می یابد
بیست و چهار:
دختر جات به نام کانچان پرابها در آنجا زندگی می کرد.
دنیا او را بسیار زیبا نامید.
او قبلا یک شوهر داشت.
خوشش نیامد، طناب انداخت و او را کشت. 1.
بعد از چند روز شوهر دیگری پیدا کرد.
او هم دوست نداشت و او را با چاقو کشت.
بعد از (یک) ماه شوهر دیگری پیدا کردم.
زن نیز او را مسموم کرد و کشت. 2.
آن قهرمان شوهر چهارم داشت.