کریشنا قدرتمند پوتانا را که توسط کانسا فرستاده شده بود را کشت
او همچنین دشمنی به نام تراناوراتا را کشت
همه باید او را یاد کنند و گوپاها نیز می گویند که او بسیار پیگیر است
او وظیفه ای را انجام می دهد که در دستش می گیرد، همان کریشنا نیز قدرت ابرها را فرو می ریزد.380.
گوپاها می گویند که او در رفع مصائب مقدسین خود را در ذهن همه جا انداخته است
او بسیار قدرتمند است و کسی نیست که بتواند با او مقابله کند
شیام شاعر می گوید همه نام او را تکرار می کنند که خداوند (کریشنا) درود بر همه است.
او که او را اندکی با ذهن دید، مطمئناً در یک لحظه مجذوب قدرت و زیبایی او شد.381.
ابرها در حال توبه و گوپاهای خوشحال به خانه هایشان رفتند
همه گوپاها در یک خانه جمع شدند،
و به همسرانشان گفت: «این کریشنا با خشم شدید باعث شد ایندرا در یک لحظه فرار کند.
ما حقیقت را می گوییم فقط به لطف اوست که رنج های ما از بین رفته است.»382.
(هنگامی که مولای همه) مردم (ایندرا) خشمگین شدند و به لشکر (انتقام) آب (عاب) الهام کردند و آن را (بر روی پل) آوردند.
گوپاها دوباره گفتند: «لشکرهای ابرهای ایندرا خشمگین باران شدیدی می بارید و خداوند (کریشنا) که کوه ها را بر روی دست خود حمل می کرد، بی باک ایستاد.
موفقیت بزرگ آن صحنه را شاعر شیام چنین توصیف کرده است:
شیام شاعر درباره این منظره گفته است که کریشنا مانند یک جنگجو با سپر خود ایستاده بود و به باران تیر اهمیتی نمی داد.383.
گوپاها گفتند: «او رنج قدیسان را از بین برد و در ذهن همه جاودانه است.
او خود را به شکلی فوق العاده قدرتمند جلوه داده است و کسی نیست که در برابر او مقاومت کند
همه مردم می گویند آن وقت (همه) را می خورد و شاعر شیام می گوید خداوند (بزرگترین) است.
او که اندکی ذهنش در او غرق شده بود، یقیناً مجذوب قدرت و زیبایی او شده بود.384.
کان بالبیر است، براتداری بزرگ، که در خشم ارتش ایندرا را نابود کرد (بنابراین)
کریشنا قدرتمند باعث شد ارتش ایندرا فرار کند، درست همانطور که شیوا جالاندار را نابود کرده بود و الهه ارتش چاند و موند را نابود کرده بود.
ایندرا با توبه به خانه خود بازگشت و تمام احترام خود را از دست داد
کریشنا مانند یک مجرد بزرگ ابرها را نابود کرد و به سرعت وابستگی او را از بین برد.385.