مرا از هر جهت به عنوان خودت دنبال کن.
مرا حمایت کن و مرا از آن خود بدان و دشمنانم را هلاک کن و آنها را جمع کن
باشد که Deg و Teg هر دو در جهان ادامه داشته باشند.
پروردگارا به فضل خود، بگذار آشپزخانه و شمشیر مجانی (برای حفظ حقیر) همیشه در من شکوفا شود و جز تو کسی نتواند مرا بکشد.436.
تو همیشه از من اطاعت می کنی
همیشه مرا یاری کن، پروردگارا! تو مولای منی و من غلام تو هستم
مرا به علم خود برکت ده
بر من رحمت کن و مرا از آن خود بدان و تمام کارهایم را کامل کن.437.
پروردگارا! تو پادشاه همه پادشاهان و مهربان نسبت به فقرا هستی
نسبت به من خیرخواه باش،
مرا از آن خود می شماری،
زیرا تسلیم شدم و در دروازه تو افتادم.438.
مرا حمایت کن و مرا از آن خود بدان
تو پروردگار منی و من بنده تو هستم
مرا بنده خود بدان
مرا با دستان خود نجات ده و همه دشمنانم را نابود کن.439.
در همان ابتدا، من در مورد باگاواتا (خداوند-خداوند) مدیتیشن می کنم.
سپس برای سرودن انواع شعر تلاش کنید.
من خاطرات کریشنا را مطابق با خودم بیان می کنم
عقل و اگر کاستی در آن به یادگار ماند، شاعران آن را اصلاح کنند.440.
پایان مداحی الهه.
اکنون شرح حوزه سرگرمی آموروس آغاز می شود
SWAYYA
وقتی زمستان ماه کارتیک فرا رسید،
سپس کریشنا زیبایی به ورزش عاشقانه خود با گوپی ها فکر کرد
گناهان افراد بی تقوا با لمس پاهای کریشنا از بین می رود
با شنیدن فکر کریشنا در مورد ورزش عاشقانه اش با زنان، همه گوپی ها از چهار طرف دور او جمع شدند.441.
صورتشان مانند ماه، چشمان ظریفشان مانند نیلوفر آبی، ابروهایشان مانند کمان و مژه هایشان مانند تیر است.
با دیدن چنین زنان زیبایی تمام رنج های بدن نقش می بندد
اجساد این خانم های بی بضاعت مانند سلاح هایی است که برای زدودن مصائب مقدسین بر سنگ شهوت مالیده و تیز شده اند.
همه آنها مانند برگ های نیلوفر آبی متصل به ماه ظاهر می شوند.442.
(کهن) درنده است و پلک ها شنیع (یعنی جلو) و زیبایی حدقه (کناخیس) آن است (گویا) تیرهای نوک تیز است.
کریشنا در حالی که کمربند به دور کمرش بسته است و مژههایش مانند فلش صاف شده و پارچهای زرد روی سرش بسته است، در جنگل ایستاده است.
او به آرامی حرکت می کند، گویی کسی به او دستور داده که آهسته راه برود
او با داشتن لباس زرد روی شانه و محکم بسته شدن کمر، بسیار چشمگیر به نظر می رسد.443.
او در آن زمان که شوهر سیتا در ترتا یوگا بود، بلند شد و در نان ایستاد.
او که رام، شوهر سیتا، در عصر ترتا بود، اکنون در جنگل ایستاده و برای نمایش بازی خود در یامونا، علامت جلویی صندل را روی پیشانی خود گذاشته است.
با دیدن نشانه های چشمان او، بهیل ها وحشت زده می شوند، قلب همه گوپی ها توسط کریشنا جذب می شود.
شاعر شیام می گوید که خداوند (کریشنا) برای لذت بخشیدن به همه، جامه اراذل و اوباش را بر تن کرده است.444.
که چشمانش مانند آهو است و صورتش مانند ماه آراسته است.
زیبایی اندام آن خانم های بیچاره که چشمانشان مانند گوزن است، زیبایی صورتشان مانند ماه، کمرشان مانند شیر است.
که پاهایش مانند تنه ساردین است و رانهایش با تیر آراسته شده است (یعنی سیدی).
پاهایشان مثل تنه درخت کادلی (موز) است و زیباییشان چون تیری سوراخ میکند و ظرافت بدن مثل طلا را نمیتوان توصیف کرد.
او که چهره اش مانند ماه است، آوازهایی با لذت در نان خوانده است.
کریشنا ماه رو با خوشحالی شروع به خواندن آواز در جنگل کرد و این آهنگ توسط همه زنان براجا با گوش هایشان شنیده شد.
همه آنها برای ملاقات با کریشنا می دوند
به نظر می رسد که کریشنا خود مانند شاخ بوده و زنان زیبایی که توسط شاخ جذب شده اند مانند آهو بوده اند.446.
کریشنا فلوت خود را روی لب هایش گذاشته و زیر درختی ایستاده است