او نابود کننده دشمنان و بخشنده به اولیاء الهی است
او در همه جا، در جهان، آسمان، خورشید و غیره نفوذ می کند و هرگز نابود نمی شود
تارهای موی پیشانیاش شبیه مارهای جوان آویزان به درخت صندل است.600.
او که سوراخ بینی اش مانند طوطی و چشمانش مانند گوزن است، با زنان سرگردان است.
که در دل دشمنان نهفته و در دل سالکان جا افتاده است.
شکوه والا و بزرگ تصویر او (شاعر) دوباره به این ترتیب تعالی می یابد.
او که همیشه در اذهان دشمنان و مقدسین حضور دارد، در وصف این زیبایی می گویم که او همان رام است که در دل راوانا نیز رخنه کرده است.601.
کریشنا سیاه رنگ با گوپی ها بازی می کند
او در مرکز ایستاده و در چهار طرف، دختران جوان ایستاده اند
او مانند گلهای کاملاً شکفته یا مانند مهتاب پراکنده ظاهر می شود
به نظر می رسد که لرد کریشنا گلدسته گل های چشم مانند گوپی ها را بر تن کرده است.602.
دوره
توضیحاتی در مورد چندربهاگا، بانوی بسیار ناب عقل داده شده است
بدن او به شکل خالص مانند خورشید درخشان است.603.
SWAYYA
نزدیک کریشنا می رود و او را به نام صدا می کند، با خجالت شدید گریه می کند
در شکوه شگفت انگیز او، احساسات بسیاری قربانی می شود
با دیدن آن، همه مردم خشنود می شوند و مراقبه حکما باز می گردد
آن رادیکه، بر مظهر خود مانند خورشید، با شکوه به نظر می رسد.604.
که کریشنا دارد با گوپی ها بازی می کند که خانه زیبای آنها در براجا است
چشمش مثل آهو است و پسر نند و یاشدا است
گوپی ها او را محاصره کرده اند و ذهن من مشتاق ستایش اوست
به نظر می رسد که او توسط ماه های زیادی احاطه شده است تا با او به عنوان خدای عشق بازی کند.605.
تمام گوپی ها با چشم پوشی از ترس از مادرشوهرش و همچنین کنار گذاشتن خجالتی بودن توسط کریشنا جذب او شده اند.
بدون اینکه در خانه خود چیزی بگویند و شوهران خود را نیز ترک کنند
آنها به اینجا آمده اند و در حالی که با آهنگ های مختلف آواز می خوانند و می نوازند، با لبخند به این طرف و آن طرف پرسه می زنند.
او که کریشنا او را می بیند، او که مجذوب شده است، روی زمین می افتد.606.
او که ارباب عصر ترتا است و لباس زرد به تن دارد
او که پادشاه قدرتمند بالی را فریب داد و با خشم فراوان دشمنان سرسخت را نابود کرد.
بر همان پروردگار، این گوپی ها مجذوب می شوند که جامه های زرد به تن کرده است.
درست همانطور که با شلیک تیرها به زمین می افتد، همان ضربه (روی گوپی ها) توسط چشمان شهوانی کریشنا وارد می شود.607.
با لذت بردن از لذت زیادی در بدن، آنها با سری کریشنا بازی می کنند.
گوپی ها در شادی شدید با کریشنا بازی می کنند و خود را کاملاً آزاد می دانند که کریشنا را دوست داشته باشند
همه (گوپی ها) لباس های رنگارنگ می پوشند و در آنجا حرکت می کنند. تشبیه (آنها) بدین ترتیب در ذهن (من) پدید آمده است
بیخیال با لباسهای رنگی پرسه می زنند و این حالت آنها این تشبیه را در ذهن ایجاد می کند که مانند زنبور عسل شیره گلها را می مکد و بازی با آنها در جنگل با آنها یکی می شود.608.
همه آنها با شادی بازی می کنند و در ذهن خود در مورد لرد کریشنا مراقبه می کنند
آنها به جز دیدن کریشنا هیچ آگاهی نسبت به دیگری ندارند
نه در عالم اموات، نه در آسمان و نه در میان خدایان (کسی) مانند آن نیست.
ذهن آنها نه در جهان تهی است، نه در این دنیای مرگ و نه در خانه خدایان، اما با مجذوب شدن کریشنا حاکم خود، تعادل خود را از دست می دهند.609.
لرد کریشنا با دیدن زیبایی جدید رادا، با او صحبت کرد
او زیورآلاتی را که بیانگر احساسات مختلف بود، بر روی اندام خود پوشیده بود
او علامت سرخابی را روی پیشانی خود زده بود و در ذهنش از اینکه چشمانش را به رقص واداشته بود بسیار خوشحال بود.
کریشنا، پادشاه یداواس با دیدن او لبخند زد.610.
گوپی ها با آهنگ شیرین ترانه می خوانند و کریشنا گوش می دهد
صورت آنها مانند ماه و چشمان آنها مانند گلهای بزرگ نیلوفر است
شیام شاعر صدای سنج ها را در حالی که پاهای خود را روی زمین نگه می دارند توصیف می کند.
صدای جرنگ خلخال های آنها به گونه ای برخاسته است که صدای طبل کوچک، تنپورا (آلات موسیقی زهی)، طبل، ترومپت اتس به گوش می رسد. در همان شنیده می شوند.611.
گوپی ها که سرمست عشق هستند با کریشنا سیاه بازی می کنند