ای برهمن! من (فقط) به ماها کال اعتقاد دارم
و عقل خود را (در پرستش سنگ) قرار نمی دهد.
(من) سنگ را سنگ می دانم.
به همین دلیل مردم آن را بد می دانند. 91.
دروغگو را دروغگو می گویم
حتی اگر همه مردم در ذهنشان آشفته باشند (چرا که نه).
من به کسی اهمیت نمی دهم
و من حقیقت را در چهره می گویم. 92.
ای برهمن! گوش کن، تو حریص پول هستی
میری جلوی همه و التماس میکنی
هیچ شرمی در ذهن شما وجود ندارد
و با مجرد بودن در هاری تعمق نمی کنند. 93.
برهمین گفت:
سپس برهمن گفت چه چیزی را می توانی باور کنی؟
کی شیوا رو سنگ میدونه.
که آنها را چیز دیگری (به معنای مخالف) می داند.
خداوند او را گناهکار می داند. 94.
کسی که سخنان تلخ علیه آنها می گوید،
آنها توسط قانونگذار به جهنم وحشتناکی انداخته می شوند.
همیشه باید به آنها خدمت کرد
زیرا اینها خدایان باستانی عالی هستند. 95.
راج کوماری گفت:
من به یک دوره بزرگ اعتقاد دارم.
من ماها رودرا را به هیچ وجه درک نمی کنم.
(من) حتی به برهما و ویشنو خدمت نمی کنم
و من هرگز از آنها نمی ترسم. 96.
کسی که (اسامی) برهما و ویشنو را بر زبان آورده است،
بفهم که مریتو او را کشته است.
کسی که کال پورخ را پرستیده است،
زمان (مرگ) به او نزدیک نمی شود. 97.
چه کسی پوروشا کال پورخ را به یاد می آورد،
او در دام سن مردانه گرفتار نمی شود.
در خانه او همه رضی ها (ساکن هستند)
و (او) در همه مهارت ها مهارت دارد. 98.
کسی که (نام) کال پورخ را حتی یک بار بر می دارد،
(همه) رضی مستقیماً او می شوند.
انبارهای ثروت (او) پر شده است،
که هیچ پایانی برای آن یافت نمی شود. 99.
مردی که کال پورخ را به یاد آورده است
آن مرد دیگر هرگز به کالی یوگا نمی آید.
(او) در این دنیا به سعادت بسیار می رسد
و با کشتن دشمنان از دنیا طلبی لذت می برد. 100.
ای برهمن! وقتی قحطی به تو می رسد،
سپس کدام کتاب را انتخاب می کنید؟
آیا بهاگاواد پورانا را می خوانید یا بهاگاواد گیتا را می خوانید؟
راما را می گیری یا شیوا را می گیری؟ 101.
او را به عنوان حق تعالی قرار دادی
همه آنها توسط عصای قحطی کشته شده اند.