هرچقدر هم بشمارم (از من) به حساب نمی آیند. 9.
آیات سلطنتی:
سپس پادشاه لشکر بزرگی را با خود برد
که کرورها از رزمندگان و وزرا با جمع آوری و پوشیدن زره های زیبا به آن پیوسته اند.
با چسباندن سه تایی، صحیحات و سوراخ شدن با تیر
رزمندگان در جنگ در میدان جنگ کشته شده اند. 10.
آیه بوجانگ:
از زمان شروع جنگ، بسیاری از رزمندگان کشته شده اند
در نبردهای سنگین مانند هواداران حرکت می کردند
بسیاری از 'maro-maro' اینگونه فریاد می زنند.
بعضی جاها کشته می شدند و بعضی جاها مثل زنان آرام می گرفتند.(11).
وقتی رزمندگان از چهار طرف آمدند و جنگیدند.
وقتی دلیران دو طرف نعره زدند، شیپورها و صدف های صدف شروع به دمیدن کردند.
هنگامی که ازدحام جنگجویان بی باک ("ابیتان") زیاد شد،
هنگامی که انبوه مبارزان در هم آمیختند، الهه با فریاد آمد.(12) با فریاد.(12)
در آنجا خود شیوا سیم را گرفت و نواخت
شیوا نیز بر طبل خود کوبید و هر شصت و چهار یوگی زن شروع به آواز خواندن کردند.
در جایی پستچی ها با عصبانیت پاسخ می دادند
جادوگران در اینجا بوق زدند و ارواح به اجرای رقص برهنه پرداختند.(13)
تومار چند
بعد بیکرام عصبانی شد
بیکریم در خشم پرواز کرد و همه بدن را به داخل فراخواند.
(او) با لجاجت بیشتر در چیت
با عزم بسیار در آنجا جمع شدند (14)
جنگجویان بیشتری می آیند
بسیاری از شجاعان برای فدا کردن جان خود به جلو حرکت کردند.
زنگ های زیادی شروع به زدن کردند
با تلاوت سرودهای مرگ، جنگ بیشتر شد.(15)
بیست و چهار:
همه کسانی که (آنجا) آمدند کشته شدند.
(در آنجا) دیگران از قحطی رانده شدند.
که به میدان جنگ رفت،
(آنها) همه با جنگ مردند و به بهشت رفتند. 16.
بنابراین وقتی ارتش می جنگید
بنابراین حتی یک قهرمان جان سالم به در نبرد.
آنگاه هر دو پادشاه با لجاجت به راه خود رفتند
و زنگ های مختلف نواخته شد. 17.
ترومپت، ناد، عود می نواختند
و Sankha، Dhol و Ran-Singhe Gajje.
در عین حال
و همه خدایان برای دیدن سوار هواپیما شدند. 18.
هر که بیکرم به او حمله کند،
هر اقدامی که بیکریم انجام داد، شری چاندیکا آمد و آن را نفی کرد.
او حتی یک مصدوم هم نخواهد داشت.
به او اجازه می داد ضربه بزند و او (راجا سلوان) را فدایی خود می دانست، همیشه او را نجات می داد.(19)
دوهیرا
با انتظار او به عنوان غیور الهه، نگذاشت صدمه ببیند،
با وجود نیزه های خدا بریج بهان و تیرهای پرتاب شده توسط بیکریم.(20)