فقط پس از آن بالا زره خود را پوشید
و با همه وارد جنگ شد. 36.
دوگانه:
شهر دشمن هر جا بود به آنجا رفت.
(او) دژ مستحکم غول را محاصره کرد و فریادها را از ده جهت به صدا درآورد. 37.
بیست و چهار:
وقتی غول با گوش هایش صدای ناگاراها را شنید،
بعد خیلی عصبانی از خواب بیدار شد.
این کیست که بر سر من آمده است؟
حتی رکات بیند (رکات بیج) را در میدان جنگ شکست داد. 38.
من ایندرا، ماه و خورشید را فتح کردم
و همچنین (آن) راوانا را که سیتا هاری داشت شکست داد.
یک روز شیوا هم با من دعوا کرد.
(پس) من هم او را راندم. (و من) اجتناب نکردم. 39.
(او) با لباس زره غول پیکر به میدان جنگ آمد
و با خشم شدید صدای حلزون را به صدا درآورد.
(در آن هنگام) زمین لرزید و آسمان شروع به غرش کرد
عطول بیرج (سواس بیرج) از کدام طرف عصبانی است. 40.
از این طرف کوماری دولا دی
(بالا) نیز زره پوش بر ارابه نشست.
در آن زمان با سجده سلاح
(او) در میدان جنگ شروع به پرتاب تیرهای شدید کرد. 41.
هنگامی که تیرهای شدید در بدن (غول ها)
سپس غول ها پر از خشم شدند.
وقتی خسته می شوند و از راه دهان نفس می کشند
آنگاه غول های بی شماری در میدان نبرد از آنها پیشی می گرفتند. 42.
سپس بالا آنها را کشت.
خونشان روی زمین افتاد.
سپس بسیاری از غول های دیگر در آنجا افزایش یافتند،
که مردم را می گیرد و می خورد. 43.
هنگامی که (آن غولها) رزمندگان ابله را می جویدند
بنابراین دولا دی آنها را با تیر شلیک کرد.
قطرات خون (آنها) بر زمین افتاد.
(در میان آنها) غول های دیگر متولد شدند و از طرف جلو آمدند. 44.
ابله دوباره به آنها شلیک کرد
و خون جاری شد.
از آنجا غول های بی نهایت متولد شدند.
(آنها) به جنگ ادامه دادند اما حتی یک قدم هم فرار نکردند. 45.
آیه بوجانگ:
وقتی صدای غول ها از چهار طرف شروع شد،
پس بسیار خشمگین شدند و گورجه (ذولیدانی) را (در دستان خود) بلند کردند.
چند نفر سرشان را تراشیدند و چند نفر را نیمه تراشیدند
و چه تعداد سرباز قوی با کیس (محکم) 46.
به همان اندازه که غول ها برخاستند، به همان اندازه توسط بالا کشته شدند.
با انبوهی از تیرها، بانکه قهرمانان را ترساند.
به همان اندازه که (او) نفسش را بیرون داد، (بسیاری) غول های عظیم الجثه ایستادند.
(آنها) می گفتند ضربت زدن و از هم پاشیدند. 47.
بالا در خشم جنگجویان زیادی را کشت.