به نظر می رسد که خدای عشق، خود را با شستن کل ذات، آن را قبل از کریشنا عرضه کرده است.317.
کریشنا در حالی که دستانش را روی دستان پسران گوپا گذاشته، زیر درختی ایستاده است
جامه زرد به تن دارد که لذت آن در ذهن بیشتر شده است
شاعر این منظره را اینگونه توصیف کرده است:
به نظر می رسد که رعد و برق از ابرهای تاریک می درخشد.318.
با دیدن چشمان کریشنا، همسران برهمن از زیبایی او مست شدند
خانه هایشان را فراموش کردند که یادشان مثل پنبه جلوی باد رفت
آتش جدایی چون آتش در آن ها شعله ور شد وقتی روغن بر آن می ریزند
وضعیت آنها مانند آهن با دیدن آهنربا یا مانند سوزن آهنی بود که به شدت مشتاق ملاقات آهنربا می شود.319
با دیدن شکل سری کریشنا، عشق زنان برهمن افزایش یافته و اندوه از بین رفته است.
با دیدن کریشنا، رنج زنان برهمیس از بین رفت و عشق آنها به شدت افزایش یافت، همانطور که عذاب بهشما با لمس پاهای مادرش برطرف شد.
او با دیدن نقاب مانند جایگزین شیام (ابرو) در چیت مستقر شده و چشمانش را بسته است.
زنان با دیدن چهره کریشنا، آن را در ذهن خود جذب کردند و مانند ثروتمندی که پول نقد خود را در گاوصندوق خود بسته است، چشمان خود را بستند.
هنگامی که (آنها) اجساد خود را به دست آوردند، شری کریشنا خندید (به آنها) و گفت (حالا شما) به خانه برگردید.
وقتی آن زنان کمی به هوش آمدند، کریشنا با لبخند به آنها گفت: «اکنون شما به خانههای خود بازگردید، با برهمنها زندگی کنید و روز و شب مرا به یاد آورید.
وقتی با محبت توجه من را حفظ کردی (در آن صورت) ترس از یاما شما را تسخیر نخواهد کرد.
وقتی مرا یاد کنی از یما (مرگ) نمی ترسی و از این طریق به رستگاری می رسی.321.
سخنان همسران برهمن:
SWAYYA
همسران برهمن ها گفتند ای کریشنا! ما شما را ترک نمی کنیم.
���ما همسران برهمنی هستیم، اما ای کریشنا! ما شما را رها نخواهیم کرد، ما شبانه روز با شما خواهیم ماند و اگر به براجا بروید، همه شما را در آنجا همراهی خواهیم کرد.
ذهن ما در تو ادغام شده است و دیگر تمایلی به بازگشت به خانه نیست
او که کاملا یوگی می شود و خانه اش را ترک می کند، دوباره به خانه و ثروتش رسیدگی نمی کند.322.
سخنرانی کریشنا
SWAYYA
سری باگاوان (کریشنا) با دیدن عشق آنها از چهره (خود) گفت که باید به خانه های (خود) بروید.
کریشنا با دیدن آنها با محبت از آنها خواست که به خانه بروند و همچنین به آنها گفت که با بازگو کردن داستان کریشنا، شوهران خود را بازخرید کنند.
با در میان گذاشتن این موضوع با پسران، نوه ها و شوهران، غم و اندوه همه را برطرف کنید.
از آنها خواست که با این بحث، رنج پسران، نوه ها و شوهران را از بین ببرند و با تکرار نام کریشنا، عطر دهنده چوب صندل، درختان دیگر را از این عطر پر کنند.323.
زنان برهمن آنچه را که سری کریشنا گفت به عنوان شهد پذیرفتند.
همسران برهمن ها با گوش دادن به سخنان کریشنا موافقت کردند و دستوراتی که کریشنا به آنها داده است توسط هیچ مجردی در یک جلد قابل ارائه نیست.
هنگامی که این (زنان) با آنها (برهمین ها) گفتگو کردند، به این وضعیت رسیدند
وقتی در مورد کریشنا با شوهرانشان بحث کردند، به این وضعیت منجر شد که صورتشان سیاه شد و چهره این خانم ها از جوهر عشق سرخ شد.324.
پس از شنیدن بحث درباره (سری کریشنا) از سوی زنان، همه (برهمن ها) شروع به توبه کردند.
همه برهمن ها از شنیدن بحث همسرانشان توبه کردند و گفتند: «ما با علم وداهایمان لعنت بر ما که گوپاها برای التماس از ما آمدند و رفتند.
غرق در دریای غرور ماندیم و تنها با از دست دادن فرصت بیدار شدیم
اکنون ما فقط خوش شانسیم که زنان ما که در عشق کریشنا رنگ شده اند، همسران ما هستند.»325.
همه برهمن ها خود را دریگا می دانستند و سپس با هم شروع به تجلیل از کریشنا کردند.
برهمن ها که خودشان را نفرین می کردند کریشنا را ستودند و گفتند: «وداها به ما می گویند که کریشنا پروردگار همه جهان هاست.
حتی (با دانستن این مطلب) ما به سراغ آنها نرفتیم زیرا می ترسیدیم پادشاه ما (کانز) ما را بکشد.
ما از ترس کانسا نزد او نرفتیم که ممکن است ما را بکشد، بلکه ای زنان! تو آن خداوند را در صورت واقعی اش شناختی.���326.
KABIT
او که پوتانا را کشت، جسد تریناوراتای غول پیکر را نابود کرد، سر آغاسورا را درید.
کریشنا، که پوتانا را کشت، جسد تراناوراتا را که سر آغاسورا را درهم شکست، آهالیا را به شکل رام نجات داد و منقار باکاسورا را چنان پاره کرد که گویی با اره شکافته شده است.
که شکل راما به خود گرفته بود و ارتش شیاطین را کشت و تمام لانکا را به ویبیشانا داد.
او که به عنوان رام ارتش شیاطین را نابود کرد و خود پادشاهی کامل لانکا را به ویبیشانا، همان کریشنا که زمین را تجسم و نجات می داد، اهدا کرد، همسران برهمن ها را نیز رستگار کرد.327.
SWAYYA
برهمن ها با گوش دادن به سخنان همسرانشان از آنها خواستند که بیشتر با هم ارتباط برقرار کنند