آنجا که رزمندگان جمع شدهاند، در آنجا ضربات بازوان خود را میزنند، بیترس با سلاحهای خود میتراشند و رزمندگان را میکشند.276.
در جایی می گویند "بکش" "بکش"،
جایی که اسب ها می رقصند،
جایی رهبری ارتش،
در جایی فریاد می زند: «کشت، بکش»، و یک جا اسب ها می جوشند، جایی که فرصت را می بینند، ارتش حذف می شود.277.
در جایی زخم می کارند،
در جایی ارتش به جلو رانده می شود،
جایی (چند رزمنده) روی زمین می افتند
یک جا زخم ها وارد می شود و یک جایی لشکر رانده می شود، یک جایی بدن های اشباع از خون بر زمین می افتند.278.
دوره
به این ترتیب در نیم قرن جنگی در سطح بالا رخ داد
بدین ترتیب جنگ هولناک مدت کوتاهی ادامه یافت و دو لک و هزار رزمنده در این جنگ جان باختند.279.
رساوال استانزا
پادشاه سامبهار (سامبال) (کشتار جنگجویان) را شنید.
(و با خشم) به خود آمد.
دونسا (از نظر وزن و حرکت ارتش) پرواز کرد
هنگامی که پادشاه سامبال این را شنید، از عصبانیت دیوانه شده بود، مانند ابر سیاه، در طول شب، با قدرت جادویی خود، بدن خود را چنان بزرگ کرد که سر به آسمان رسید.280.
کلاه های آهنی زینت دهنده سر (جنگجویان) است.
و مانند بسیاری از خورشیدها به نظر برسد.
بدن پادشاه مانند ارباب ماه (شیوا) است.
با کلاه ایمنی بر سر، او مانند خورشید در میان ابرها به نظر می رسد، بدن قدرتمندش مانند شیوا، ارباب چاندرا است که وصف ناپذیر است.281.
گویی شکل خالص مستقیم است،
یا شعله بلند آتش زینت می دهد.
زره و زره (او) این گونه بسته شده است،
به نظر میرسید که شعلههای آتش بالا میرفت و پادشاه سلاحهایی مانند گورو درناچاریا را بر تن کرده بود.282.
جنگجویان سرسخت بزرگ شایسته هستند،
آنها از دهانشان فریاد می کشند، بکش،
بار زره انجام می دهد
رزمندگانی که فریاد بکشند، بکشند نزدیک میشدند و با ضربات بازوها و سلاحهایشان زخمها وارد میشد.283.
شمشیر به شمشیر،
(به بی ثباتی او) ماهیان نهرها مغلوب می شوند.
پاشش (خون) بلند می شود (به این ترتیب).
با صدای برخورد خنجر با خنجر، ماهیان آب به هم ریخته و از چهار طرف تیرها به شدت رگبار میشدند.284.
سقوط جنگجویان پایدار،
رزمندگان زره پوش.
قهرمانان سبیل های کج روی صورت خود دارند
رزمندگان با پوشیدن جامههای زیبا به زمین میافتند و از چهار طرف جنگجویان جشنگهای دلربا غرق در نوحه بودند.285.
تیرها می افتند،
میله های فولادی نصب شده است.
دست و پا شکسته است
تیرها و شمشیرهای لبههای تیز زده میشوند و جنگجویان علیرغم بریدن دست و پا در حرکتند.286.
گوشت خواران می رقصند،
آسمان گردان ها (ارواح یا کرکس ها) شادی می کنند.
شیوا به پسرها حلقه گل تعارف می کند
گوشتخواران می رقصند و کرکس ها و کلاغ ها در آسمان خشنود می شوند، تسبیح جمجمه ها به گردن شیوا می زنند و گویا همه از شراب خواری مست شده اند.287.
اسلحه های لبه تیز شل می شوند،
تیرها دامن (آنها) را می برند.
خون (جنگجویان) در میدان جنگ میبارد.