شاه به درستی قبول کرد،
همانطور که دوست (ملکه) به او گفت.
یک پزشک در خانه او (ملکه) نگهداری می کرد،
که گفته می شد از مرد به زن تبدیل شد. 23.
او (ودانا) روز و شب آنجا می ماند
و هنگامی که ملکه میل به لذت داشت، زیاده روی کرد.
پادشاه احمق این راز را درک نکرد
و هشت سال به تراشیدن سر خود ادامه داد (یعنی به فریب خوردن ادامه داد). 24.
دوگانه:
با این شخصیت آن چنچالا (ملکه) شاه را به خوبی فریب داد.
(او) هشت سال از اتحاد با میترا لذت برد، اما شاه نادان نتوانست فکر کند. 25.
در اینجا نتیجه 289 چاریترا Mantri Bhup Sambad از Tria Charitra از سری Charitropakhyan است، همه چیز مبارک است. 289.5502. ادامه می یابد
بیست و چهار:
پادشاهی در کشوری در شرق (جهت) زندگی می کرد.
او در دنیا به پوراب سن معروف بود.
در خانه او زنی بود به نام پوراب (دی).
حتی دو کوماری هم شبیه او نبود. 1.
یک روپ سان چاتری نیز در آنجا زندگی می کرد.
هیچ کس به زیبایی او در هیچ کجا وجود نداشت.
درخشش بی اندازه او زیبا بود
(نگاه به او) قلب زنان انسان و زنان مار متاثر می شد. 2.
وقتی ملکه او را دید،
بنابراین ذهن با انجام کلمات و اعمال شروع به اینگونه فکر کرد
چگونه با آن بازی کنیم،
وگرنه با چاقو میمیرم. 3.
او که او را دوست می دانست، زن جالبی را صدا زد (سخی).
و درباره چیت با او صحبت کرد.
یا به من بده،
وگرنه به دیدن من نرو. 4.
دوگانه:
سخی! یا الان با من مطابقت داشته باش،
در غیر این صورت ملکه را مرده خواهید دید. 5.
بیست و چهار:
وقتی ملکه این را گفت
سپس به دانا و دانشمند معروف شد.
شریک شده است.
با این کار، گرسنگی بی خوابی (آن) تمام شده است. 6.
قاطعانه:
طولی نکشید و (آن کنیز) به خانه میترا رسید.
او را پس از متقاعد کردن او به طرق مختلف به آنجا آوردند،
آنجایی که رانی روی جگر نشسته بود.
او با دوستش به آنجا رسید. 7.
بیست و چهار:
ملکه برخاست و (مرد) را در آغوش گرفت.
او را به طرق مختلف بوسید.
بازی جنسی را به دلخواه انجام داد.
کنف، تریاک و مشروبات الکلی. 8.
وقتی مشروب خورد و او را مست کرد