ساکونتلا یک سکه طلا روی دست شاه گذاشت و گفت: تو به آن نگاه کن و به یاد بیاور. 43.
(با دیدن حلقه) پادشاه دانست
و شناخته شد (شکونتالا).
بعد دوش گرفت
پادشاه همه را به یاد آورد و شکونتالا را شناخت، سپس پادشاه عروسی خود را با او جشن گرفت و به طرق مختلف از او لذت برد.
هفت پسر (از آن زن پادشاه) به دنیا آمد.
که مخازن فرم و رسا بودند.
(آن پسر) آمیت درخشان و قدرتمند بود.
او هفت پسر جذاب داشت که مردی با شکوه بی نهایت و نابودکننده دشمنان بودند. 45.
با کشتن پادشاهان قدرتمند زمین
جاهای زیادی کسب شد.
(سپس) با صدا زدن ریشی ها و ریتجاها (برهمن هایی که «رجی» یاجنا را اجرا می کنند).
آنها پس از کشتن پادشاهان قدرتمند و دعوت از حکیمان به اجرای یجنا، زمین را فتح کردند. 46.
(آن پسران) با انجام اعمال نیک
گروه های دشمنان را نابود کرد.
(آنها) جنگجویان بزرگی بودند،
اعمال نیکو انجام داد و دشمنان را نابود کرد و هیچ کدام از آنها در دلاوری مساوی نیست. 47.
(روی صورتش) نور زیادی می تابد
(در مقابل آن) روشنایی ماه چه فایده ای دارد.
(با دیدن آنها) هر چهار نفر تعجب کردند
آنها مانند مهتاب درخشان بودند و زنان خدایان از هر چهار جهت از دیدن آنها خرسند بودند. 48.
ROOAAL STANZA
میلیاردها پادشاه متکبر را کشت.
آنها شاهان مغرور بی شماری را کشتند و پادشاهی های شاهان شکست ناپذیر را ربودند، آنها را کشتند.
کوه ها برداشته شدند و به سمت شمال حرکت کردند
آنها به شمال رفتند و از کوه های بسیاری گذشتند و با خطوط چرخ ارابه هایشان هفت اقیانوس شکل گرفت. 49.
کشورهایی که با سلاح قابل فتح نبودند، تصرف شدند
آنها با ضربه زدن به سلاح های خود و پرسه زدن در سراسر زمین و شکستن کوه ها، ترکش های خود را به شمال پرتاب کردند.
او پادشاهی را به شکلی خاص با پیروزی در کشور و خارج از کشور به دست آورد.
پس از فتح کشورهای مختلف دور و نزدیک و حکومت بر آنها، پادشاه پریتو در نهایت در نور عالی ادغام شد.
در اینجا سلطنت پادشاه پریتو بیس، آواتار برهما سری باچیترا ناتاک گرانت به پایان می رسد.
حال بیانیه ایالت بهاراتا:
ROOAAL STANZA
با فرا رسیدن زمان پایانی، دولت پریث راج را تجسم کرد
پادشاه پریتو با در نظر گرفتن پایان خود بسیار نزدیک، تمام دارایی ها، دوستان، وزیران و شاهزادگان خود را فراخواند.
هفت لامپ بلافاصله بین هفت پسر توزیع شد.
او بلافاصله هفت قاره را در میان هفت پسرش قرار داد و همه آنها با شکوه و عظمت حکومت خواهند کرد.
هفت چتر روی سر هفت راجکومار آویزان شد.
سایبان ها بر سر هر هفت شاهزاده تاب می خورد و همه آنها هفت تجسم ایندرا در نظر گرفته می شدند.
(آنها) با هم مراسم تمام شستراها و وداها را انجام دادند.
آنها تمام شستراها را با تفاسیر طبق آداب ودایی تأسیس کردند و دوباره اهمیت خیریه را گرامی داشتند.
شاهزادگان با تکه تکه کردن آن سرزمین ناگسستنی («اوربی») را بین خود تقسیم کردند.
آن شاهزادگان زمین را تکه تکه کردند و بین خود و هفت قاره «نوخند» (نه منطقه) تقسیم کردند.
پسر بزرگ که صاحب زمین بود «بهارات» نام داشت.
پسر بزرگش که بهارات نام داشت یکی از آن منطقه را بهارات خند به نام بهارات ماهر که در هجده علم صاحب نظر بود نامید.53.
شاعر در اینجا چه نام هایی را باید ذکر کند؟
همه آنها قاره های ناو خند را بین خود تقسیم کردند
نام و مکان کسانی که از جایی به جای دیگر پادشاه شدند بسیار است.