قاطعانه:
زره پوشان با هر دو دست در حال دویدن هستند.
تیرهای باجرا و عقرب زخم ایجاد می کنند.
(جنگجویان) تکه تکه می شوند (اما از جنگ) روی بر نمی گردانند.
با لبه شمشیر، بدن (آنها) پاره شده است. 14.
آنها به اندازه چرخاندن گاری اسب ها دور نیستند.
در میدان نبرد ایستاده و مانند شیر غرش می کند.
تکه های شکسته در حال سقوط هستند.
آنها پس از شکسته شدن توسط لبه خاراگ از بااوساگار عبور کرده اند. 15.
دوگانه:
در جایی سر و نیم تنه آسیب دیده می تپد.
جایی چترها در حال تقلا هستند. 16.
بیست و چهار:
جنگجویان اسب ها را با سکسکه شارژ می کنند.
با در دست گرفتن شمشیر، دشمنان را زخمی می کند.
قهرمانان فوراً با بریدن آنها می میرند.
آپاچاراها (آنها) را با انتخاب خوب دوش می گیرند. 17.
قاطعانه:
همه قهرمانان دراگاتی سینگ شروع به فرار کردند.
(آنها) پیغام دادند که شاه در جنگ کشته شده است.
بیسونات پرابها از شنیدن این (پیام) شوکه شد.
و سری اودگیندرا پرابها آماده سوختن شد (به معنی ساتی بودن).18.
پولی را که داشت، (بین مردم) تقسیم کرد.
و با زدن مریدانگا رفت تا بسوزد.
جایی که پرانات رفته است، من آنجا خواهم رفت.
اگر زنده بودند به خانه من نمی آمدند، ولی وقتی بمیرند (آنها را می پذیرم). 19.
سری بیسونات پرابها از سوختن می ترسید.
پس از شنیدن مرگ شوهرش بسیار ناراحت شد.
در آن زمان، پادشاه پس از شکست دادن دشمنان آمد
و از شنیدن خبر مرگ ساتی شوکه شد. 20.
هنگامی که خبر اودگیندرا پرابها به گوش (او) رسید
که زن در آغوش تو مرده است،
سپس معشوق به سرعت در اسب های تندرو
اسب بسیار سریع دوید و به آنجا رسید. 21.
دوگانه:
تا رسیدن پادشاه، احمق ها آتش به آتش داده بودند.
آنها (همه کاری را انجام دادند) بدون اینکه بدانند شوهر زنده است یا مرده. 22.
قاطعانه:
پادشاه با بردن نام زن شروع به کتک زدن او کرد.
برای من این زن جان خود را در آتش فدا کرده است.
زن در حال سوختن را اکنون می کشانم بیرون،
وگرنه می سوزم و به بهشت می روم. 23.
بیست و چهار:
من فقط اسب را در آتش می اندازم.
معشوق سوزان را بیرون بکش
یا در این آتش سوزی می سوزم و می میرم
و هر دو راهی بهشت می شوند. 24.
دوگانه: