SWAYYA
با خشم شدید سلاح های خود را در دست گرفتند و همه با هم بر شاه افتادند
پادشاه، تیرها را از کبک بیرون آورد، آنها را رها کرد و کمان خود را کشید.
جنگاوران و ارابه سواران از ارابه های خود محروم شدند و پادشاه آنها را به خانه یاما فرستاد.
هیچ یک از آنها نتوانستند در آن مکان بمانند، همه یاکشاها و کینارها فرار کردند.1493.
سپس نالکوبر در خشم خود، رزمندگان خود را به جنگ فراخواند
کوبر نیز در آنجا ایستاد و ثروت خود را در امنیت حفظ کرد، سپس همه یاکشاها به طور جمعی آمدند
همگی فریاد می زنند «کشت کن» و با شمشیرهایی که در دست دارند می درخشند.
آنها با فریاد "کشت، بکش" شمشیرهای خود را درخشیدند و به نظر می رسید که گانای یاما و با حمل عصای مرگ خود به خاراگ سینگ حمله کردند.
چاوپای
وقتی کل مهمانی کوبرا (آنجا) رسید،
وقتی تمام لشکر کوبر آمدند، خشم در ذهن پادشاه بیشتر شد
(او) تیر و کمان را در دست گرفت
تیر و کمان را در دستانش بالا گرفت و سربازان بی شماری را در یک لحظه کشت.1495.
دوره
پادشاه توانا لشکر یاکشا را به یامپوری فرستاده است
لشکر نیرومند یاکشاها توسط شاه به محل سکونت یاما اعزام شدند و نالکوبر خشمگین شده و زخمی شدند.1496.
زمانی که (پادشاه) یک تیر تیز به سینه کوبر زد.
سپس شاه تیری تیز به سینه کوبر زد که او را فراری داد و تمام غرورش در هم شکست.1497.
چاوپای
همه از جمله ارتش فرار کردند
همه آنها همراه با ارتش فرار کردند و هیچ یک در آنجا ایستادند
ترس در ذهن کوبر بیشتر شده است
کوبر در ذهن خود به شدت ترسیده بود و میل او به جنگ دوباره پایان یافت.1498.