اگر دزدی دزدی کند و در عین حال خود را مانند قوهای دریاچه منصارور وارسته اعلام کند، بخشیده نمی شود، بلکه مصلوب می شود و کشته می شود.
اگر یک داکوی کنار راه خود را نیکوکار و نیکوکار مسافران کنار راه بداند، درست مانند حسی که حواصیل نسبت به ماهی و قورباغه در برکه احساس می کند، نمی توان ادعای او را پذیرفت و باید همان جا سرش را برید.
همان گونه که شخص بداخلاق پس از خیانت زنا با زن دیگری خود را پاکدامن و مجرد می داند، مانند آهوان جنگل، از اظهارات خود منصرف نمی شود. در عوض بینی و گوش هایش را بریده و از شهر اخراج می کنند.
یک دزد، یک دزد و یک مرد بداخلاق به خاطر یک جنایت که مرتکب می شوند به شدت مجازات می شود. اما من مبتلا به هر سه بیماری مثل سل هستم. پس با مجازات این همه گناه، فرشتگان مرگ خسته خواهند شد. (524)