کسی که علاقه خود را به همسر و ثروت دیگران حفظ می کند و به تهمت و حیله و خیانت دیگران می پردازد.
کسی که به دوست، گورو و ارباب خیانت می کند، گرفتار رذایل شهوت، خشم، طمع و وابستگی است، که گاو، زن را می کشد، خیانت می کند، به خانواده اش خیانت می کند و برهمین را می کشد.
آن که در رنج و ناراحتی های گوناگون، مضطرب، تنبل و نایب است که در چرخه تولد و مرگ گرفتار شده و در بند فرشتگان مرگ است.
ناسپاس، زهرآلود و استفاده كننده از الفاظ تيز تير مانند، كه از گناهان، رذيلت ها و نقص هاي بي شمار بدبخت است. چنین بدکاران بیشماری نمی توانند حتی یک تار مو از گناهان من را برابر کنند. من چندین بار از آنها بدتر هستم. (521)