ماهی که از آب برداشته می شود، اگرچه در پارچه ابریشمی نگهداری می شود، اما پس از جدا شدن از آب محبوبش می میرد.
همانطور که پرنده ای را از جنگل گرفتار می کنند و در قفسی زیبا با غذاهای بسیار خوشمزه می گذارند، ذهن او بدون آزادی جنگل بی قرار دیده می شود.
همانطور که یک زن زیبا از جدایی از شوهرش ضعیف و اندوهگین می شود. چهره او گیج و گیج به نظر می رسد و احساس می کند از خانه خود می ترسد.
به طور مشابه از جماعت مقدس گورو واقعی جدا شده است، یک سیک گورو ناله می کند، پرت می شود و می چرخد، احساس بدبختی و گیجی می کند. بدون همراهی ارواح مقدس گورو واقعی، او هیچ هدف دیگری در زندگی ندارد. (514)