درست همانطور که گوساله ای برای دیدار با مادرش می پیچد و می پیچد اما با طناب بسته شده او را درمانده می کند.
درست همانطور که فردی که در کار اجباری یا بدون مزد گرفتار شده است می خواهد به خانه برود و زمانی را صرف برنامه ریزی می کند و در عین حال تحت کنترل دیگران است.
همانطور که همسری که از شوهرش جدا شده است خواهان محبت و اتحاد است اما از ترس شرم خانواده نمی تواند این کار را انجام دهد و در نتیجه جاذبه جسمانی خود را از دست می دهد.
به همین ترتیب، یک مرید واقعی میخواهد از لذتهای پناهگاه گورو واقعی لذت ببرد، اما در بند فرمان او، با ناراحتی در مکان دیگری سرگردان است. (520)