با یاد او در مراقبه، رستگاری حاصل می شود. ارتعاش کن و در او فکر کن، ای دوست من.
می گوید ناناک، گوش کن، فکر کن: عمرت می گذرد! ||10||
بدن شما از پنج عنصر تشکیل شده است. شما باهوش و عاقل هستید - این را خوب بدانید.
باور کن - تو یک بار دیگر در یکی، ای ناناک، که از او سرچشمه گرفته ای، ادغام خواهی شد. ||11||
پروردگار عزیز در هر قلب ساکن است. مقدسین این را درست اعلام می کنند.
ناناک می گوید، در مورد او مراقبه و ارتعاش کن، و از اقیانوس وحشتناک جهانی خواهی گذشت. ||12||
کسی که لذت یا درد، طمع، وابستگی عاطفی و غرور نفسانی او را لمس نمی کند
- می گوید ناناک، گوش کن، فکر کن: او همان تصویر خداست. ||13||
کسی که فراتر از ستایش و تهمت است، که به طلا و آهن می نگرد
- می گوید نانک، گوش کن، فکر کن: بدان که چنین شخصی رهایی یافته است. ||14||
کسی که لذت و درد او را تحت تأثیر قرار نمی دهد، دوست و دشمن را یکسان می نگرد
- می گوید نانک، گوش کن، فکر کن: بدان که چنین شخصی رهایی یافته است. ||15||
کسی که کسی را نمی ترساند و از هیچ کس دیگری نمی ترسد
- می گوید ناناک، گوش کن، ذهن: او را از نظر معنوی عاقل صدا کن. ||16||
کسی که تمام گناهان و فسادها را رها کرده است، که ردای بی طرفی می پوشد
- می گوید ناناک، گوش کن، ذهن: سرنوشت خوب بر پیشانی او نوشته شده است. ||17||
کسی که از مایا و مالکیت چشم پوشی می کند و از همه چیز جدا است
- می گوید ناناک، گوش کن، فکر کن: خدا در دل او می ماند. ||18||
آن فانی که خودپرستی را رها می کند و پروردگار خالق را درک می کند
- می گوید ناناک، آن شخص آزاد شده است. ای عقل این را حقیقت بدان ||19||
در این عصر تاریک کالی یوگا، نام خداوند نابود کننده ترس، ریشه کن کننده بداندیشی است.
شب و روز، ای نانک، هر که در نام پروردگار ارتعاش و تعمق کند، همه کارهای او را به ثمر نشسته می بیند. ||20||
تسبیحات جلیل پروردگار عالم را با زبانت ارتعاش ده. با گوش های خود، نام خداوند را بشنوید.
می گوید ناناک، گوش کن مرد: مجبور نیستی به خانه مرگ بروی. ||21||
آن فانی که از تملک، طمع، وابستگی عاطفی و خودپرستی دست می کشد
می گوید ناناک، خودش نجات پیدا می کند و خیلی های دیگر را هم نجات می دهد. ||22||
این دنیا هم مثل رویا و نمایش است، باید بدانید.
هیچ کدام از اینها درست نیست، ای نانک، بدون خدا. ||23||
شب و روز، به خاطر مایا، فانی پیوسته سرگردان است.
در میان میلیون ها نفر، ای ناناک، به ندرت کسی وجود دارد که خداوند را در آگاهی خود نگه دارد. ||24||
همانطور که حباب های آب بیرون می آیند و دوباره ناپدید می شوند،
جهان آفریده شده است. می گوید نانک، گوش کن ای دوست من! ||25||
مرد فانی خداوند را حتی یک لحظه به یاد نمی آورد. او توسط شراب مایا کور شده است.
نانک می گوید، بدون تعمق در مورد پروردگار، او گرفتار طناب مرگ می شود. ||26||
اگر آرزوی صلح ابدی دارید، پناهگاه خداوند را جستجو کنید.
می گوید ناناک، گوش کن، ذهن: به دست آوردن این بدن انسان دشوار است. ||27||
به خاطر مایا، احمق ها و مردم نادان همه جا می دوند.
ناناک می گوید، بدون تعمق در پروردگار، زندگی بی فایده می گذرد. ||28||
آن انسان فانی که شب و روز در مورد خداوند تعمق و ارتعاش دارد - او را مظهر خداوند بدانید.