باجگیران باهوش بودند. در مورد آن فکر کردند و دیدند. آنها صندوق های پول خود را شکستند و رفتند.
سوم، او به گنگ رفت و درام فوق العاده ای در آنجا پخش شد. ||5||
مردان مهم شهر گرد هم آمدند و به دنبال حمایت گورو، گورو واقعی بودند.
گورو، گورو واقعی، گورو پروردگار جهان است. پیش بروید و با سیمریت ها مشورت کنید - آنها این را تایید خواهند کرد.
سیمریتها و شاستراها همگی تأیید میکنند که سوک دایو و پراهلاد در مورد گورو، پروردگار جهان، تعمق میکردند و او را به عنوان خداوند متعال میشناختند.
پنج دزد و سارقان بزرگراه در قلعه دهکده بدن ساکن هستند. گورو خانه و مکان آنها را ویران کرده است.
پوراناها پیوسته اعطای خیرات را ستایش می کنند، اما پرستش عبادی خداوند تنها از طریق کلام گورو ناناک به دست می آید.
مردان مهم شهر گرد هم آمدند و به دنبال حمایت گورو، گورو واقعی بودند. ||6||4||10||
توخاری چانت، مهل پنجم:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
ای حبیب من فدای تو هستم. از طریق گورو، ذهنم را وقف تو کرده ام.
با شنیدن کلام شاباد تو، ذهنم به وجد می آید.
این ذهن شیفته است، مانند ماهی در آب. با محبت به خداوند وابسته است.
ارزش تو قابل وصف نیست، ای پروردگار و استاد من. عمارت شما بی نظیر و بی رقیب است.
ای بخشنده همه فضیلت ها، ای مولای من، دعای این حقیر را بشنو.
خواهش می کنم نانک را با رؤیت مبارک دارشان برکت ده. من فدای جانم فدای تو. ||1||
این بدن و ذهن مال شماست. همه فضایل مال توست
ذره ذره فدای درشان تو هستم.
خواهش می کنم ای پروردگار من، مرا بشنو. من فقط با دیدن چشم انداز تو زندگی می کنم، حتی اگر فقط برای یک لحظه.
من شنیده ام که نام تو آمبروسیال ترین شهد است. رحمتت را به من عطا کن تا در آن بنوشم.
امیدها و آرزوهای من به تو است ای پروردگار شوهرم. من مثل پرنده باران آرزوی قطره باران را دارم.
می گوید نانک جانم فدای توست. خواهش می کنم درشانت را به من برکت بده، ای پروردگار من. ||2||
تو پروردگار و استاد واقعی من هستی، ای پادشاه بی نهایت.
تو محبوب من هستی، برای زندگی و آگاهی من عزیز.
تو به روح من آرامش می دهی. تو را گورمخ می شناسند. همه در برکت عشق شما هستند.
انسان فقط اعمالی را انجام می دهد که تو مقدر کنی پروردگارا.
کسى که مورد برکت لطف تو باشد، پروردگار عالم، ذهن خود را در سعد سنگات، گروه مقدسان، تسخیر می کند.
می گوید نانک جانم فدای توست. روح و جسمم را به من دادی ||3||
من نالایق هستم، اما او مرا به خاطر مقدسان نجات داده است.
گورو واقعی عیب های من را پوشانده است. من چنین گناهکاری هستم.
خداوند بر من پوشانده است. او بخشنده روح، زندگی و آرامش است.
پروردگار و مولای من جاودانه و تغییر ناپذیر و همیشه حاضر است. او خالق کامل، معمار سرنوشت است.
ستایش شما قابل توصیف نیست. چه کسی می تواند بگوید شما کجا هستید؟
غلام نانک فدای کسی است که او را به نام پروردگار حتی برای یک لحظه برکت دهد. ||4||1||11||