خداوند اولیه مقرر کرده است که فانی ها باید عدالت را به کار گیرند. ||3||
سالوک، مهل دوم:
ای اصحاب من، ماه صعوان فرا رسید. به خدای شوهرت فکر کن
ای نانک، عروس دور انداخته عاشق دیگری است. اکنون گریه می کند و ناله می کند و می میرد. ||1||
مهل دوم:
ای اصحاب من، ماه صعوان فرا رسید. ابرها با باران فوران کرده اند.
ای نانک، عروس های روح مبارک در آرامش می خوابند. آنها عاشق پروردگار شوهر خود هستند. ||2||
پاوری:
او خودش مسابقات را برگزار کرده و عرصه را برای کشتی گیران ترتیب داده است.
آنها با شکوه و تشریفات وارد عرصه شده اند. گورمخ ها شاد هستند.
منموک های خودخواه دروغین و احمق شکست خورده و چیره می شوند.
خداوند خودش کشتی می گیرد و خودش آنها را شکست می دهد. خود او این نمایش را روی صحنه برد.
خدای یگانه پروردگار و سرور همه است. این را گورمخ ها می دانند.
او کتیبه حکمامش را بر پیشانی همگان بدون قلم و مرکب می نویسد.
در سات سنگات، جماعت حقیقی، اتحاد با او حاصل می شود. در آنجا ستایش های با شکوه خداوند برای همیشه خوانده می شود.
ای نانک با ستایش کلام راستین شاباد او به حقیقت پی می برد. ||4||
سالوک، مهل سوم:
آویزان کم، پست و ضخیم در آسمان، ابرها در حال تغییر رنگ هستند.
چگونه بفهمم که آیا عشق من به پروردگار شوهرم پایدار خواهد بود؟
عشق آن عروس های روح پابرجاست، اگر ذهنشان پر از عشق و ترس از خدا شود.
ای نانک، آن که عشق و ترسی از خدا ندارد، جسمش هرگز آرامش نخواهد یافت. ||1||
مهل سوم:
در ارتفاع کم، پست و غلیظ در آسمان، ابرها می آیند و آب پاکی می بارد.
ای نانک، آن عروس روحی درد می کشد که عقلش از مولای شوهرش جدا شده است. ||2||
پاوری:
پروردگار یگانه هر دو طرف را آفرید و وسعت را فرا گرفت.
سخنان وداها با استدلال و تقسیم بندی فراگیر شد.
دلبستگی و انفصال دو طرف آن است; دارما، دین واقعی، راهنمای بین این دو است.
منمخ های خودخواسته بی ارزش و باطل هستند. بدون شک در بارگاه خداوند شکست می خورند.
کسانی که از آموزه های گورو پیروی می کنند، جنگجویان روحانی واقعی هستند. آنها بر میل جنسی و خشم غلبه کرده اند.
آنها وارد عمارت واقعی حضور خداوند می شوند که توسط کلام شاباد زینت و تعالی یافته است.
خداوندا، این جانبازان مورد رضایت تو هستند. آنها عاشقانه نام واقعی را دوست دارند.
من فدای کسانی هستم که به گورو واقعی خود خدمت می کنند. ||5||
سالوک، مهل سوم:
در ارتفاع کم، پست و غلیظ در آسمان، ابرها می آیند و آب به صورت سیلابی می بارد.
ای نانک، او در هماهنگی با اراده پروردگار شوهرش حرکت می کند. او برای همیشه از آرامش و لذت لذت می برد. ||1||
مهل سوم:
چرا ایستاده ای، ایستاده ای که نگاه کنی؟ ای بدبخت، این ابر چیزی در دست ندارد.
کسی که این ابر را فرستاد - او را در ذهن خود گرامی بدارید.
او به تنهایی خداوند را در ذهن خود محفوظ می دارد که خداوند به او نگاه لطف خود را می دهد.
ای نانک، همه کسانی که این لطف را ندارند، گریه کن و گریه کن و شیون. ||2||
پاوری:
خداوند را برای همیشه خدمت کنید. او در هیچ زمان عمل می کند.
او آسمان را در سراسر آسمان دراز کرد. در یک لحظه می آفریند و نابود می کند.
او خود جهان را آفرید. او به قدرت مطلق خلاق خود می اندیشد.
منمخ خودخواه از این پس مورد بازخواست قرار می گیرد. او به شدت مجازات خواهد شد.