او با توجه به دانش خود، جوهر واقعیت را می یابد و با عشق توجه خود را به نام خداوند معطوف می کند.
منموک خودخواه، علم خود را می فروشد; او زهر به دست می آورد و زهر می خورد.
احمق به کلمه شاباد فکر نمی کند. او نه فهمی دارد و نه درکی. ||53||
آن پاندیت گورمخ نام دارد که به شاگردانش فهم می دهد.
در نعم، نام خداوند بیندیش. در نعم جمع شوید و سود واقعی را در این دنیا به دست آورید.
با دفتر یادداشت واقعی ذهن حقیقی، والاترین کلمه شاباد را مطالعه کنید.
ای نانک، او تنها عالم است و تنها او پاندیت دانا است که گردن بند نام رب را می بندد. ||54||1||
رامکلی، مهل اول، سید گشت ~ گفتگو با سیدها:
خدای یکتا خالق جهانی. به لطف استاد واقعی:
سیدها مجلسی تشکیل دادند. آنها در حالت یوگی خود نشسته بودند و فریاد زدند: "درود بر این اجتماع مقدسین."
درود می فرستم به کسی که راست و بی نهایت و زیباست.
سرم را بریدم و به او تقدیم کردم. جسم و ذهنم را وقف او می کنم.
ای نانک، ملاقات با اولیای الهی، حقیقت حاصل می شود، و شخص به خودی خود به تمایز متبرک می شود. ||1||
پرسه زدن چه فایده ای دارد؟ خلوص فقط از طریق حقیقت حاصل می شود.
بدون کلمه واقعی شاباد، هیچ کس رهایی نمی یابد. ||1||مکث||
تو کی هستی؟ نام شما چیست؟ راه شما چیست؟ هدف شما چیست؟
ما دعا می کنیم که شما به ما صادقانه پاسخ دهید. ما قربانی مقدسین فروتن هستیم.
صندلی شما کجاست؟ کجا زندگی میکنی پسر از کجا آمدی و به کجا می روی؟
به ما بگو، ناناک - سیدهای جدا شده منتظر شنیدن پاسخ تو هستند. راه شما چیست؟» ||2||
او در اعماق هسته هر قلب ساکن است. اینجا صندلی و خانه من است. من در هماهنگی با اراده گورو واقعی قدم می زنم.
من از خداوند خداوند آسمانی آمدم. هر جا که دستور دهد می روم. من نانک هستم، برای همیشه تحت فرمان اراده او.
من در جایگاه پروردگار ابدی و فنا ناپذیر می نشینم. اینها آموزه هایی است که من از گورو دریافت کرده ام.
من به عنوان گورمخ به درک و درک خودم رسیده ام. من در Truest of the True ادغام می شوم. ||3||
"اقیانوس جهان خائنانه و صعب العبور است، چگونه می توان از آن عبور کرد؟"
چارپات یوگی میگوید: "ای ناناک، خوب فکر کن و پاسخ واقعی خود را به ما بده."
به کسی که ادعا می کند خودش را می فهمد چه جوابی می توانم بدهم؟
من حقیقت را می گویم. اگر قبلاً از آنجا عبور کرده اید، چگونه می توانم با شما بحث کنم؟ ||4||
گل نیلوفر دست نخورده روی سطح آب شناور است و اردک از میان رودخانه شنا می کند.
با هشیاری متمرکز بر کلمه شاباد، از اقیانوس وحشتناک جهانی عبور می کند. ای ناناک، نعم، نام خداوند را بخوان.
کسی که تنها زندگی می کند، به عنوان یک گوشه نشین، خداوند یگانه را در ذهن خود ثبت می کند، و در میان امید از امید بی تأثیر می ماند،
می بیند و به دیگران الهام می کند که پروردگار غیرقابل دسترس و غیرقابل درک را ببینند. نانک غلام اوست. ||5||
"خداوندا، به دعای ما گوش کن. ما نظر واقعی تو را جویا می شویم.
با ما عصبانی نباشید - لطفا به ما بگویید: چگونه می توانیم درب گورو را پیدا کنیم؟
این ذهن بی ثبات در خانه واقعی خود، ای ناناک، از طریق حمایت از نعم، نام خداوند، نشسته است.
خود خالق ما را در اتحاد متحد می کند و به ما الهام می کند که حقیقت را دوست بداریم. ||6||
«دور از فروشگاهها و بزرگراهها، در جنگلها، در میان گیاهان و درختان زندگی میکنیم.
برای غذا از میوه ها و ریشه ها استفاده می کنیم. این همان حکمت معنوی است که از سوی انکار کنندگان بیان می شود.