ناناک می گوید، ای مقدسین گوش کنید: چنین سیکی با ایمان خالصانه به سمت گورو روی می آورد و سانموخ می شود. ||21||
کسی که از گورو روی برگرداند، و بایمخ شود - بدون گوروی واقعی، رهایی نخواهد یافت.
او در هیچ جای دیگری نیز رهایی نخواهد یافت. برو و این را از خردمندان بپرس.
او در تجسم های بی شماری سرگردان خواهد بود. بدون گورو واقعی، او رهایی نخواهد یافت.
اما رهایی زمانی حاصل میشود که فرد به پای گورو واقعی وصل شود و کلام شاباد را سرود.
ناناک می گوید، در این فکر کن و ببین که بدون گورو واقعی، رهایی وجود ندارد. ||22||
بیایید، ای سیک های محبوب گوروی راستین، و کلام راستین او بنی را بخوانید.
بانی گورو، عالی ترین کلمه کلمات را بخوانید.
کسانی که از نگاه لطف پروردگار برخوردارند - دلهایشان با این بنی عجین شده است.
از این شهد آمبروسیال بنوشید و تا ابد در عشق خداوند بمانید. در مورد پروردگار رزق جهان تفکر کن.
می گوید ناناک، این True Bani را برای همیشه بخوان. ||23||
بدون گورو واقعی، آهنگ های دیگر نادرست هستند.
آهنگ ها بدون گورو واقعی نادرست هستند. تمام آهنگ های دیگر دروغ است
گویندگان باطل هستند و شنوندگان باطل. کسانی که سخن می گویند و تلاوت می کنند دروغ می گویند.
آنها ممکن است به طور مداوم با زبان خود شعار "حر، حر" را سر دهند، اما نمی دانند چه می گویند.
آگاهی آنها توسط مایا اغوا می شود. آنها فقط به صورت مکانیکی تلاوت می کنند.
ناناک می گوید، بدون گورو واقعی، آهنگ های دیگر نادرست هستند. ||24||
کلمه شاباد گورو جواهری است که با الماس تزئین شده است.
ذهنی که به این جواهر چسبیده است در شباد می آمیزد.
کسی که ذهنش با شاباد هماهنگ است، عشق به پروردگار واقعی را در خود جای داده است.
او خود الماس است و او خود جواهر است. کسی که نعمت دارد، ارزش آن را درک می کند.
ناناک می گوید، شاباد جواهری است که با الماس پوشانده شده است. ||25||
او خود شیوا و شاکتی، ذهن و ماده را آفرید. خالق آنها را تابع امر خود می کند.
با اجرای دستورش، او خودش همه چیز را می بیند. چه نادر هستند کسانی که به عنوان گورمخ او را می شناسند.
آنها پیوندهای خود را می شکنند و به رهایی می رسند. آنها شباد را در ذهن خود جای می دهند.
کسانی که خود خداوند آنها را گورمخ میسازد، با محبت آگاهی خود را بر خداوند واحد متمرکز میکنند.
می گوید ناناک، او خود خالق است. او خود حکم فرمانش را آشکار می کند. ||26||
سیمریت ها و شاسترها بین خیر و شر تمایز قائل می شوند، اما جوهر واقعی واقعیت را نمی دانند.
آنها جوهر واقعی واقعیت را بدون گورو نمی دانند. آنها ماهیت واقعی واقعیت را نمی دانند.
دنیا در سه حالت و شک در خواب است; شب عمرش را در خواب می گذراند.
آن موجودات فروتن بیدار و آگاه باقی می مانند، که خداوند به لطف گورو در ذهن آنها ساکن است. آنها کلمه آمبروسیال بنی گورو را سر می دهند.
ناناک می گوید، آنها به تنهایی جوهر واقعیت را بدست می آورند که شب و روز عاشقانه در خداوند جذب می شوند. شب زندگی خود را بیدار و آگاه می گذرانند. ||27||
او ما را در شکم مادر تغذیه کرد. چرا او را از ذهن فراموش کنید؟
چرا چنین بخشنده بزرگی را که در آتش رحم به ما روزی داد فراموش کنیم؟
هیچ چیز نمی تواند به کسی آسیب برساند، کسی که خداوند به او الهام می کند تا عشق خود را در آغوش بگیرد.