ذناساری، مهل پنجم:
شما عادت کرده اید که اعمالی را انجام دهید که شما را شرمنده می کند.
شما به مقدسین تهمت می زنید و بدبینان بی ایمان را می پرستید. اینها راههای فاسدی است که شما در پیش گرفته اید. ||1||
با فریب وابستگی عاطفی خود به مایا، چیزهای دیگر را دوست دارید،
مانند شهر مسحور Hari-chandauree، یا برگ های سبز جنگل - این شیوه زندگی شماست. ||1||مکث||
ممکن است بدنش با روغن چوب صندل مسح شده باشد، اما خر هنوز عاشق غلتیدن در گل است.
او شهد آمبروسیال را دوست ندارد. در عوض، او داروی سمی فساد را دوست دارد. ||2||
اولیاء شریف و والا هستند. آنها دارای اقبال خوب هستند. آنها به تنهایی در این دنیا پاک و مقدس هستند.
جواهر این زندگی بشری بیهوده می گذرد و در ازای صرف شیشه از دست می رود. ||3||
گناهان و غم های تجسم های بی شمار زمانی که گورو مرهم شفابخش خرد معنوی را به چشم ها می زند فرار می کند.
در سعد سنگات، گروه مقدس، از این گرفتاری ها فرار کرده ام. ناناک عاشق پروردگار یگانه است. ||4||9||
ذناساری، مهل پنجم:
من آب را حمل می کنم، بادبزن را تکان می دهم، و ذرت را برای مقدسین آسیاب می کنم. من حمد و ثنای پروردگار عالم را می خوانم.
ذهن من با هر نفس، نعم، نام خداوند را به یاد می آورد. به این ترتیب گنجینه آرامش را می یابد. ||1||
بر من رحم کن ای پروردگار و مولای من.
پروردگارا و سرورم به من چنین فهمی عطا کن که تا ابد و همیشه در تو تفکر کنم. ||1||مکث||
به لطف تو دلبستگی عاطفی و خودپرستی ریشه کن می شود و شک و تردید از بین می رود.
خداوند، مظهر سعادت، در همه جا نفوذ و نفوذ دارد. هر جا بروم، آنجا او را می بینم. ||2||
تو مهربان و رحیم ای گنج رحمت پاک کننده گناهکاران ای پروردگار جهان.
میلیونها شادی، آسایش و پادشاهی به دست میآورم، اگر به من الهام کنی که حتی برای یک لحظه نامت را با دهانم بخوانم. ||3||
این به تنهایی ذکر و مراقبه و توبه و عبادت عبادی کامل است که مورد پسند خداست.
با ذکر نعم، تمام تشنگی و اشتیاق برطرف می شود. نانک راضی و راضی است. ||4||10||
ذناساری، مهل پنجم:
او سه ویژگی و چهار جهت جهان را کنترل می کند.
او اعیاد قربانی، حمام های پاک کننده، توبه ها و اماکن مقدس زیارتی را ویران می کند. این بیچاره چیکار کنه ||1||
حمایت و حمایت خداوند را درک کردم و سپس رهایی یافتم.
به فضل اولیای الهی، حمد پروردگار، حر، حر، حر را خواندم و گناهان و گرفتاری هایم برطرف شد. ||1||مکث||
او شنیده نمی شود - او با دهان صحبت نمی کند. او فانیان فریبنده دیده نمی شود.
او داروی مسموم کننده خود را تجویز می کند و آنها را گیج می کند. بنابراین او در ذهن همه شیرین به نظر می رسد. ||2||
او در هر خانه ای حس دوگانگی را در مادر، پدر، فرزندان، دوستان و خواهر و برادر کاشته است.
برخی بیشتر دارند و برخی کمتر. می جنگند و می جنگند تا سر حد مرگ. ||3||
من فدای گورو واقعی ام هستم که این بازی شگفت انگیز را به من نشان داده است.
جهان در این آتش پنهان در حال سوختن است، اما مایا به فدائیان خداوند نمیچسبد. ||4||
به فضل مقدسین، سعادت عالی را به دست آوردم، و تمام پیوندهایم گسسته شده است.
ناناک ثروت اسم خداوند، حر، حر را به دست آورده است. او که سود خود را به دست آورده، اکنون به خانه بازگشته است. ||5||11||
ذناساری، مهل پنجم:
تو بخشنده هستی، پروردگارا، ای کریشر، سرور من، پروردگار شوهر من.