روز و شب، نانک در نعم تعمق می کند.
از طریق نام خداوند، او با آرامش، وقار و سعادت برکت یافته است. ||4||4||6||
گوند، مهل پنجم:
روی تصویر گورو در ذهن خود مراقبه کنید.
بگذارید ذهنتان کلام شاباد گورو و مانترای او را بپذیرد.
پاهای گورو را در قلب خود جای دهید.
با فروتنی برای همیشه در برابر گورو، خداوند متعال تعظیم کنید. ||1||
هیچ کس در دنیا در شک و تردید سرگردان نشود.
بدون گورو، هیچ کس نمی تواند از آنجا عبور کند. ||1||مکث||
گورو مسیر را به کسانی که سرگردان شده اند نشان می دهد.
او آنها را به انکار دیگران سوق می دهد، و آنها را به عبادت عبادی خداوند متصل می کند.
او ترس از تولد و مرگ را از بین می برد.
عظمت باشکوه گورو کامل بی پایان است. ||2||
به لطف گورو، نیلوفر آبی قلب معکوس شکوفا می شود،
و نور در تاریکی می درخشد.
از طریق گورو، کسی را بشناسید که شما را آفریده است.
با رحمت گورو، ذهن احمق باور می کند. ||3||
گورو خالق است. گورو قدرت انجام هر کاری را دارد.
گورو پروردگار متعالی است. او هست و همیشه خواهد بود.
ناناک می گوید، خدا به من الهام کرده است که این را بدانم.
ای خواهران و برادران سرنوشت، بدون گورو، رهایی حاصل نمی شود. ||4||5||7||
گوند، مهل پنجم:
آواز گورو، گورو، گورو، ای ذهن من.
من غیر از گورو چیزی ندارم.
روز و شب به حمایت گورو تکیه می کنم.
هیچ کس نمی تواند از فضل او کم کند. ||1||
بدانید که گورو و پروردگار متعال یکی هستند.
هر چه او را خشنود سازد پسندیده و مورد تایید است. ||1||مکث||
کسی که ذهنش به پای گورو وابسته است
دردها، رنج ها و شک هایش فرار می کند.
خدمت به گورو، افتخار به دست می آید.
من برای همیشه فدای گورو هستم. ||2||
با نگاه به رؤیای مبارک دارشان گورو، من تعالی پیدا می کنم.
کار بنده گورو بی نقص است.
درد به بنده گورو نمی رسد.
بنده گورو در ده جهت معروف است. ||3||
شکوه گورو قابل توصیف نیست.
گورو در خداوند متعال جذب می شود.
می گوید ناناک، کسی که دارای نعمت کامل است
- ذهن او به پاهای گورو متصل است. ||4||6||8||
گوند، مهل پنجم:
من گوروم را می پرستم و می پرستم. گورو پروردگار جهان است.
استاد من خداوند متعال است. گورو خداوند خداوند است.
گوروی من الهی، نامرئی و مرموز است.
من در پای گوروها خدمت می کنم که همه آن را می پرستند. ||1||
بدون گورو، من اصلاً جای دیگری ندارم.
شب و روز، نام گورو، گورو را می خوانم. ||1||مکث||
گورو حکمت معنوی من است، گورو مراقبه درون قلب من است.
گورو پروردگار جهان، موجود اولیه، خداوند خداوند است.
در حالی که کف دست هایم به هم فشرده شده اند، در پناهگاه گورو می مانم.
بدون گورو، من اصلاً دیگری ندارم. ||2||
گورو قایقی برای عبور از اقیانوس وحشتناک جهانی است.
در خدمت گورو، یکی از رسول مرگ رها می شود.
در تاریکی، مانترای گورو می درخشد.
با گورو، همه نجات می یابند. ||3||
گورو کامل پیدا شد، با اقبال بسیار خوب.
خدمت به گورو، درد کسی را آزار نمی دهد.
هیچ کس نمی تواند کلمه شاباد گورو را پاک کند.
ناناک گورو است. ناناک خود پروردگار است. ||4||7||9||