وقتی زیور آلات طلایی ذوب می شوند و به صورت توده در می آیند، همچنان گفته می شود که طلا هستند. ||3||
نور الهی مرا روشن کرده است و من پر از آرامش و جلال آسمانی هستم. نغمه نخورده بنی پروردگار در من طنین انداز می شود.
نانک می گوید، من خانه ابدی خود را ساخته ام. گورو آن را برای من ساخته است. ||4||5||
ذناساری، مهل پنجم:
خواسته های بزرگ ترین پادشاهان و زمین داران برآورده نمی شود.
آنها غرق در مایا می مانند و مست از لذت ثروت خود هستند. چشمان آنها هیچ چیز دیگری نمی بیند. ||1||
هیچ کس از گناه و فساد رضایت نداشته است.
شعله با سوخت بیشتر ارضا نمی شود. چگونه می توان بدون خداوند راضی بود؟ ||مکث||
او هر روز وعده های غذایی خود را با غذاهای مختلف می خورد، اما گرسنگی اش ریشه کن نمی شود.
او مثل یک سگ به اطراف می دود و در چهار جهت جستجو می کند. ||2||
مرد شهوتپسند و شهوتپسند زنان زیادی را میل میکند و هرگز از نگاه کردن به خانههای دیگران دست بر نمیدارد.
روز از نو بارها و بارها زنا می کند و سپس از کار خود پشیمان می شود; او در بدبختی و طمع تلف می شود. ||3||
نام خداوند، حر، حر، غیر قابل مقایسه و قیمتی نیست. این گنجینه شهد آمبروسیال است.
مقدسین در صلح، آرامش و سعادت می مانند. ای ناناک از طریق گورو این معلوم می شود. ||4||6||
ذناساری، مهل پنجم:
هیچ چیزی که این موجود فانی به دنبال آن می دود، با آن قابل مقایسه نیست.
او به تنهایی می آید تا آن را داشته باشد، که گورو با این شهد آمبروسیال برکت می دهد. ||1||
میل به خوردن، پوشیدن لباس نو، و تمام خواسته های دیگر،
در ذهن کسی که ذات لطیف پروردگار یگانه را می شناسد، جا نمانید. ||مکث||
وقتی حتی یک قطره از این شهد را دریافت می کنید، ذهن و بدن به وفور شکوفا می شود.
من نمی توانم جلال او را بیان کنم. من نمی توانم ارزش او را توصیف کنم. ||2||
ما نمیتوانیم با تلاش خود خداوند را ملاقات کنیم، و نمیتوانیم او را از طریق خدمت ملاقات کنیم. او می آید و به صورت خودجوش با ما ملاقات می کند.
کسی که از فیض پروردگار من برکت داده شده است، آموزه های مانترای گورو را تمرین می کند. ||3||
او نسبت به حلیم ها مهربان است و همیشه مهربان و دلسوز است. او همه موجودات را گرامی می دارد و پرورش می دهد.
خداوند از طریق و از طریق با ناناک آمیخته می شود. او را مانند مادر فرزندش گرامی می دارد. ||4||7||
ذناساری، مهل پنجم:
من قربانی گوروی خود هستم که نام خداوند، حر، حر، را در من نهاده است.
در تاریکی مطلق بیابان، راه مستقیم را به من نشان داد. ||1||
پروردگار عالم، صاحب جهان، او نفس حیات من است.
اینجا و آخرت او همه چیز را برای من انجام می دهد. ||1||مکث||
با ذکر او، همه گنج ها و احترام و عظمت و عزت کامل را یافته ام.
با یادآوری نام او، میلیون ها گناه پاک می شود. همه جانبازان او مشتاق خاک پای او هستند. ||2||
اگر کسى آرزوى برآورده شدن همه آرزوها و آرزوهاى خود را دارد، باید به گنج برتر خدمت کند.
او خداوند متعال، پروردگار و استاد بی نهایت است. در حال تدبر در او به یاد او منتقل می شود. ||3||
من صلح و آرامش کامل را در انجمن قدیسین یافتم. آبروی من حفظ شده است
برای جمع آوری در مال پروردگار، و چشیدن غذای نام خداوند - نانک این را جشن خود قرار داده است. ||4||8||