خدا پنج ببر را کشت.
او ده گرگ را بیرون کرده است.
چرخش سه حوضچه متوقف شده است.
در Saadh Sangat، گروه مقدس، ترس از تناسخ از بین رفته است. ||1||
مراقبه، تعمق به یاد پروردگار عالم، زنده ام.
در رحمت خود از بنده خود محافظت می کند; پروردگار راستین آمرزنده ابدی و همیشه است. ||1||مکث||
کوه گناه مثل کاه سوخته است
با ذکر و تعمق در نام و عبادت پاهای خدا.
خداوند، مظهر سعادت، در همه جا آشکار می شود.
من در ارتباط با عبادت عاشقانه او، از آرامش لذت می برم. ||2||
من از اقیانوس جهانی عبور کرده ام، گویی بزرگتر از رد پای گوساله روی زمین نیست.
دیگر هرگز مجبور نخواهم شد رنج و اندوه را تحمل کنم.
اقیانوس در پارچ قرار دارد.
این کار برای خالق آنچنان شگفت انگیز نیست. ||3||
وقتی از او جدا شدم، به نواحی پایین فرستاده می شوم.
وقتی او مرا بلند می کند و بیرون می کشد، آنگاه از نگاه لطف او مسحور می شوم.
رذیلت و فضیلت در اختیار من نیست.
نانک با عشق و محبت مدیحه سرایی خود را می سراید. ||4||40||51||
رامکلی، مهل پنجم:
نه جسم و نه ذهن شما متعلق به شما نیست.
شما که به مایا متصل هستید، درگیر کلاهبرداری هستید.
مثل بچه بره بازی میکنی
اما ناگهان مرگ تو را در طناب خود خواهد گرفت. ||1||
ای ذهن من، پناهگاه پای نیلوفر آبی خداوند را جستجو کن.
نام خداوند را بخوانید که کمک و پشتیبانی شما خواهد بود. به عنوان گورموک، ثروت واقعی را به دست خواهید آورد. ||1||مکث||
امور ناتمام دنیوی شما هرگز حل نمی شود.
همیشه از میل جنسی، عصبانیت و غرور خود پشیمان خواهید شد.
شما برای زنده ماندن در فساد عمل می کنید،
اما حتی یک ذره هم با تو نمی آید، ای احمق نادان! ||2||
شما فریبکاری می کنید و ترفندهای زیادی می دانید.
به خاطر صدف صرف، خاک بر سرت می ریزی.
شما هرگز به کسی که به شما زندگی داده است فکر نمی کنید.
درد طمع دروغین هرگز شما را رها نمی کند. ||3||
وقتی خداوند متعال رحمت کند،
این ذهن خاک پای حضرت می شود.
او با دستان نیلوفر خود ما را به لبه ردایش چسبانده است.
Nanak در Truest of the True ادغام می شود. ||4||41||52||
رامکلی، مهل پنجم:
من به دنبال پناهگاه پروردگارم هستم.
من بی باک شده ام، تسبیحات با شکوه پروردگار عالم را می خوانم. در صعد سنگات، گروه مقدس، دردهایم برداشته شده است. ||1||مکث||
آن شخصی که خداوند در ذهن او ساکن است،
جهان غیر قابل عبور اقیانوس را نمی بیند.
همه امور یک نفر حل شده است،
با خواندن مداوم نام خداوند، حر، حر. ||1||
چرا غلامش باید احساس اضطراب کند؟
گورو دستش را روی پیشانی من می گذارد.
ترس از تولد و مرگ برطرف می شود.
من قربانی گورو کامل هستم. ||2||
من شیفته ملاقات با گورو، پروردگار متعال هستم.
او به تنهایی رؤیای مبارک درشان پروردگار را به دست می آورد که از رحمت او برخوردار است.
کسی که مورد برکت خداوند متعال باشد،
عبور از اقیانوس جهانی وحشتناک در Saadh Sangat، شرکت مقدس. ||3||
ای مردم مقدس عزیز از شهد آمبروسیال بنوشید.
صورت تو در صحن خداوند درخشان و درخشان خواهد بود.
جشن بگیرید و سعادتمند باشید و هر فسادی را رها کنید.
ای ناناک، در خداوند تعمق کن و عبور کن. ||4||42||53||