گورو واقعی اقیانوس عمیق و عمیق صلح، ویرانگر گناه است.
برای کسانی که به مرشد خود خدمت می کنند، مجازاتی در دست رسول مرگ وجود ندارد.
هیچ کس برای مقایسه با گورو وجود ندارد. من تمام جهان را جست و جو کرده و نگاه کرده ام.
گورو واقعی گنجینه نعام، نام خداوند را اعطا کرده است. ای نانک ذهن پر از آرامش است. ||4||20||90||
Siree Raag، پنجمین مهل:
مردم چیزی را می خورند که معتقدند شیرین است، اما معلوم می شود که طعم آن تلخ است.
آنها محبت های خود را به برادران و دوستان خود وصل می کنند و بیهوده در فساد غرق می شوند.
آنها بدون لحظه ای تأخیر ناپدید می شوند. بدون نام خدا، مات و مبهوت هستند. ||1||
ای ذهن من، خودت را به خدمت استاد واقعی بچسب.
هر چه دیده شود از بین خواهد رفت. روشنفکری های ذهن خود را رها کنید. ||1||مکث||
مثل سگ دیوانه ای که از همه طرف می دود،
شخص حریص، غافل، همه چیز را می خورد، چه خوراکی و چه غیرخوراکی.
مردم غرق در مستی میل جنسی و خشم، بارها و بارها در تناسخ سرگردان هستند. ||2||
مایا تور خود را پهن کرده و طعمه را در آن قرار داده است.
پرنده هوس گرفتار شده و راه گریزی نمی یابد، ای مادرم.
کسی که خداوندی را که او را آفریده نمی شناسد، بارها و بارها در تناسخ می آید و می رود. ||3||
با ابزارهای مختلف و از طرق مختلف، این دنیا فریفته می شود.
تنها آنها نجات یافته اند که پروردگار توانا و بی نهایت از آنها محافظت می کند.
بندگان خداوند با محبت خداوند نجات می یابند. ای نانک، من برای همیشه فدای آنها هستم. ||4||21||91||
Siree Raag، پنجمین مهل، خانه دوم:
گله دار به مراتع می آید - نمایش های خودنمایی او در اینجا به چه درد می خورد؟
وقتی زمان تعیین شده شما تمام شد، باید بروید. مراقب اجاق و خانه واقعی خود باشید. ||1||
ای ذهن، ستایش های با شکوه خداوند را بخوان و با عشق به گورو واقعی خدمت کن.
چرا به مسائل بی اهمیت افتخار می کنید؟ ||1||مکث||
مثل یک مهمان یک شبه، صبح بلند میشوید و میروید.
چرا اینقدر به خانواده خود وابسته هستید؟ همه چیز مثل گل های باغ است. ||2||
چرا می گویی: «مال من، مال من»؟ به خدا نگاه کن که آن را به تو داده است.
مسلم است که باید برخیزی و بروی و صدها هزار و میلیون خود را پشت سر بگذاری. ||3||
از طریق 8.4 میلیون تجسم سرگردان شده اید تا به این جان انسان نادر و گرانبها برسید.
ای نانک، نعم، نام خداوند را به خاطر بیاور. روز عزیمت نزدیک است! ||4||22||92||
Siree Raag، پنجمین مهل:
تا زمانی که روح همراه با بدن است، در شادی ساکن است.
اما وقتی همدم برمی خیزد و می رود، آنگاه عروس تن با خاک در می آمیزد. ||1||
ذهن من از دنیا جدا شده است. آرزوی دیدن رؤیای درشان خدا را دارد.
جای شما مبارک. ||1||مکث||
تا زمانی که شوهر روح در بدن خانه ساکن است، همه با احترام به شما سلام می کنند.
اما وقتی شوهر روح بلند می شود و می رود، دیگر هیچ کس به شما اهمیت نمی دهد. ||2||
در این دنیای خانه پدر و مادرت، به پروردگار شوهرت خدمت کن. در دنیای ماوراء، در خانه پدر و مادر خود، در آرامش زندگی خواهید کرد.
در ملاقات با گورو، دانش آموز صادق رفتار مناسب باشید و رنج هرگز شما را لمس نخواهد کرد. ||3||
هر کس باید نزد پروردگار شوهرش برود. به هر کس پس از ازدواج باید مرخصی تشریفاتی داده شود.