سارنگ، مهل پنجم:
ای مادر، من سرمست از پاهای پروردگارم.
من غیر از خداوند کسی را نمی شناسم. من کاملاً احساس دوگانگی خود را سوزانده ام. ||1||مکث||
رها کردن پروردگار جهان و درگیر شدن با هر چیز دیگری، افتادن در گودال فساد است.
ذهنم فریفته، تشنه رؤیت مبارک دارشان است. او مرا بلند کرده و از جهنم بیرون آورده است. ||1||
به فیض مقدسین، خداوند را که آرامش بخش است ملاقات کردم. سر و صدای خودخواهی فروکش کرده است.
غلام ناناک با عشق خداوند آغشته است. جنگل های ذهن و بدن او شکوفا شده است. ||2||95||118||
سارنگ، مهل پنجم:
معاملات نادرست تمام شده است.
به Saadh Sangat، گروه مقدس بپیوندید، و مراقبه کنید، در مورد خداوند ارتعاش کنید. این عالی ترین چیز در جهان است. ||1||مکث||
در اینجا و آخرت، هرگز تزلزل نخواهید کرد. نعم، نام خداوند را در قلب خود ثبت کنید.
قایق پای گورو با اقبال بسیار خوبی پیدا شده است. شما را به سراسر اقیانوس جهانی خواهد برد. ||1||
پروردگار لایتناهی در آب و زمین و آسمان کاملاً نفوذ و نفوذ دارد.
از شهد آمبروسیال به نام خداوند بنوشید. ای نانک همه ذائقه ها تلخ است. ||2||96||119||
سارنگ، مهل پنجم:
ناله می کنی و گریه می کنی
- مستی از فساد بزرگ دلبستگی و غرور، اما در مراقبه از پروردگار یاد نمی کنی. ||1||مکث||
کسانی که در Saadh Sangat، گروه مقدس، در مورد خداوند تعمق می کنند - گناه کارهای آنها از بین می رود.
تن پربار است و خجسته ولادت کسانی که با خدا می آمیزند. ||1||
چهار نعمت بزرگ و هجده نیروی معنوی ماوراء طبیعی - بالاتر از همه اینها مقدسین هستند.
غلام نانک در حسرت خاک پای فروتن است. به لبه ردای خود چسبیده، نجات می یابد. ||2||97||120||
سارنگ، مهل پنجم:
بندگان فروتن خداوند مشتاق نام خداوند هستند.
در اندیشه و گفتار و کردار آرزوی این آرامش را دارند تا با چشمان خود به رؤیای مبارک درشان خدا خیره شوند. ||1||مکث||
تو بی پایان هستی، ای خدا، پروردگار و سرور من. وضعیت شما معلوم نیست
ذهن من توسط عشق پاهای نیلوفر آبی شما نفوذ کرده است. این برای من همه چیز است - من آن را در اعماق وجودم گنجانده ام. ||1||
در وداها، پوراناها و سیمریت ها، فروتنان و مقدسین این بنی را با زبان خود می خوانند.
با خواندن نام خداوند، ای نانک، من رهایی یافتم. دیگر آموزه های دوگانگی بی فایده است. ||2||98||121||
سارنگ، مهل پنجم:
یک مگس! تو فقط یک مگس هستی که توسط خداوند آفریده شده است.
هر جا که بوی بد می دهد، تو آنجا فرود می آیی. شما سمی ترین بوی بد را می مکید. ||1||مکث||
هیچ جا نمی مانی. من این را با چشمانم دیده ام.
به هیچ کس رحم نکردی، جز اولیای الهی - اولیای الهی در کنار پروردگار عالم هستند. ||1||
همه موجودات و مخلوقات را فریفته کردی; هیچ کس تو را نمی شناسد، جز قدیسان.
برده ناناک با کرتان ستایش های خداوند آغشته شده است. او با تمرکز آگاهی خود بر کلام شاباد، متوجه حضور پروردگار واقعی می شود. ||2||99||122||
سارنگ، مهل پنجم:
ای مادر، طناب مرگ بریده شد.
با خواندن نام خداوند، حر، حر، آرامش کامل یافتم. من در میان خانوادهام بیتفاوت میمانم. ||1||مکث||