خدایا من با مراقبه روی پاهای تو زندگی می کنم. ||1||مکث||
ای خدای مهربان و بزرگ من ای بخشنده بزرگ
او تنها تو را می شناسد که تو به او بسیار برکت می دهی. ||2||
برای همیشه و همیشه فدای تو هستم.
در اینجا و آخرت، من از تو حمایت می کنم. ||3||
من بدون فضیلت هستم؛ من هیچ یک از فضایل شکوهمند شما را نمی شناسم.
ای نانک، با دیدن قدیس، ذهنم درگیر تو شد. ||4||3||
واداهانس، مهل پنجم:
خداوند کامل است - او باطن دان و جستجوگر دلهاست.
او ما را با عطای غبار پاهای مقدسین برکت می دهد. ||1||
ای مهربان بر حلیمان، مرا به لطف خود ببخش.
من پناه تو را میطلبم، ای پروردگار کامل، نگهدارنده جهان. ||1||مکث||
او کاملاً در آب و زمین و آسمان نفوذ می کند و نفوذ می کند.
خدا نزدیک است نه دور. ||2||
کسى که به فضل خود بر او منت نهاد، در او تدبر مى کند.
او 24 ساعت در روز حمد و ثنای خداوند را می خواند. ||3||
او همه موجودات و مخلوقات را گرامی می دارد و نگه می دارد.
ناناک به دنبال پناهگاه درگاه پروردگار است. ||4||4||
واداهانس، مهل پنجم:
تو بخشنده بزرگ، باطن دان، جستجوگر دلها هستی.
خداوند، پروردگار و استاد کامل، در همه جا نفوذ و نفوذ دارد. ||1||
نام خدای عزیزم تنها تکیه گاه من است.
من با شنیدن زندگی می کنم، دائماً نام تو را می شنوم. ||1||مکث||
من پناهگاه تو را می جویم، ای گورو واقعی من.
ذهن من با غبار مقدسین پاک شده است. ||2||
من پای نیلوفر آبی او را در قلبم جای داده ام.
فدای بصیرت مبارک درشان تو هستم. ||3||
به من رحم کن تا تسبیحات باشکوه تو را بخوانم.
ای نانک، با خواندن نعم، نام خداوند، به آرامش می رسم. ||4||5||
واداهانس، مهل پنجم:
در Saadh Sangat، گروه مقدس، در شهد آمبروسیال خداوند بنوشید.
روح نه می میرد و نه تلف می شود. ||1||
با خوش شانسی، فرد با گورو کامل ملاقات می کند.
به لطف گورو، شخص در مورد خدا تعمق می کند. ||1||مکث||
خداوند جواهر، مروارید، گوهر، الماس است.
مراقبه، مراقبه با ذکر خدا، من در خلسه هستم. ||2||
هر جا را که نگاه می کنم، حرم مطهر را می بینم.
با خواندن تسبیحات با شکوه خداوند، روح من بیعیب پاک میشود. ||3||
در درون هر قلب، پروردگار و استاد من ساکن است.
ای نانک، زمانی که خداوند رحمت خود را ببخشد، نعم، نام خداوند به دست می آید. ||4||6||
واداهانس، مهل پنجم:
مرا فراموش مکن ای خدای مهربان با حلیمان.
پناهگاه تو را میطلبم، ای پروردگار کامل و مهربان. ||1||مکث||
هر جا به ذهنت بیاید، آن مکان پر برکت است.
لحظهای که تو را فراموش میکنم، پشیمان میشوم. ||1||
همه موجودات از آن تو هستند. شما همراه همیشگی آنها هستید.
لطفا دستت را به من بده و مرا از این اقیانوس جهانی بیرون بکش. ||2||
آمدن و رفتن با اراده توست.
کسی که نجاتش می دهی دچار رنج نمی شود. ||3||
تو پروردگار و مولای یگانه هستی. هیچ دیگری وجود ندارد
نانک این دعا را در حالی که کف دستانش به هم فشرده است می خواند. ||4||7||
واداهانس، مهل پنجم:
وقتی به خودت اجازه دادی که شناخته شوی، ما تو را می شناسیم.
ما نام تو را که به ما بخشیده ای می خوانیم. ||1||
تو فوق العاده ای! قدرت خلاقیت شما شگفت انگیز است! ||1||مکث||