می پرسم و با فروتنی می پرسم: "چه کسی می تواند به من بگوید که پروردگار شوهرم در کدام کشور زندگی می کند؟"
من قلبم را وقف او می کنم، ذهن و جسم و همه چیزم را تقدیم می کنم. سرم را جلوی پایش می گذارم. ||2||
من در برابر پاهای غلام اختیاری خداوند تعظیم می کنم. از او التماس میکنم که سعد سنگات، گروه مقدس را به من برکت دهد.
به من رحم کن تا خدا را ملاقات کنم و هر لحظه به رؤیت مبارک درشان بنگرم. ||3||
هنگامی که او با من مهربان است، او می آید تا در وجود من ساکن شود. شب و روز ذهنم آرام و آرام است.
می گوید ناناک، من آهنگ های شادی را می خوانم. کلمه ناتمام شاباد در من طنین انداز می شود. ||4||5||
سارنگ، مهل پنجم:
ای مادر، حق، حق، خداوند، و راست، راست، قدیس مقدس اوست.
کلمه ای را که گورو کامل گفته است، من به ردای خود گره زده ام. ||1||مکث||
شب و روز و ستارگان آسمان ناپدید خواهند شد. خورشید و ماه ناپدید خواهند شد.
کوه ها و زمین و آب و هوا از بین خواهند رفت. فقط کلام مقدس مقدس ماندگار خواهد بود. ||1||
آنها که از تخمک به دنیا می آیند از دنیا می روند و آنها که از رحم متولد می شوند از دنیا خواهند رفت. مولودهای زمین و عرق نیز خواهند گذشت.
چهار ودا از بین خواهند رفت و شش شاسترا از دنیا خواهند رفت. فقط کلام مقدس مقدس جاودانه است. ||2||
رااجاس، کیفیت فعالیت های پر انرژی از بین خواهد رفت. تااماس، کیفیت تاریکی بی حال از بین خواهد رفت. ساعتواس، کیفیت نور آرام نیز از بین خواهد رفت.
هر آنچه دیده می شود از بین خواهد رفت. فقط کلام مقدس مقدس فراتر از نابودی است. ||3||
او خودش به تنهایی خودش است. تنها چیزی که دیده می شود بازی اوست.
او را به هیچ وجه نمی توان یافت. ای ناناک، دیدار با گورو، خدا پیدا شد. ||4||6||
سارنگ، مهل پنجم:
گورو، پروردگار جهان، در ذهن من ساکن است.
هر جا که پروردگار و استاد من در مراقبه یاد شود - آن روستا مملو از آرامش و سعادت است. ||1||مکث||
هر جا که پروردگار و استاد محبوبم فراموش شود، همه بدبختی ها و بدبختی ها آنجاست.
آنجا که ستایش پروردگارم، تجسم سعادت و شادی خوانده می شود - آرامش و ثروت جاودانه آنجاست. ||1||
هر جا که با گوش خود به داستان های خداوند گوش نمی دهند - بیابان کاملاً متروک آنجاست.
جایی که کرتان ستایش های خداوند با عشق در Saadh Sangat خوانده می شود - عطر و میوه و شادی به وفور وجود دارد. ||2||
بدون یادآوری مراقبه خداوند، شخص ممکن است میلیون ها سال زندگی کند، اما زندگی او کاملاً بی فایده خواهد بود.
اما اگر حتی یک لحظه در مورد پروردگار عالم ارتعاش و تعمق کند، تا ابد زنده خواهد ماند. ||3||
خدایا، پناهگاه تو را میطلبم، حرم تو را میطلبم. لطفاً سعد سنگات، گروه مقدس را به من برکت دهید.
ای نانک، خداوند در همه جا، در میان همه، فراگیر است. او ویژگی ها و شرایط همه را می داند. ||4||7||
سارنگ، مهل پنجم:
اکنون، من حمایت خداوند را به دست آورده ام.
کسانی که به دنبال پناهگاه اقیانوس رحمت هستند، در سراسر اقیانوس جهانی حمل می شوند. ||1||مکث||
آنها در آرامش می خوابند و به طور شهودی در خداوند ادغام می شوند. گورو بدبینی و شک آنها را از بین می برد.
هر چه آنها بخواهند، خداوند انجام می دهد. آنها ثمره خواسته های ذهن خود را به دست می آورند. ||1||
در قلبم در مورد او تعمق می کنم. با چشمانم، مراقبه ام را روی او متمرکز می کنم. با گوش هایم به خطبه او گوش می دهم.