اما بدون ریشه، چگونه ممکن است هر شاخه ای وجود داشته باشد؟ ||1||
ای ذهن من، در مورد گورو، پروردگار جهان، مراقبه کن.
کثیفی تجسم های بی شماری شسته خواهد شد. با شکستن پیوندهای خود، با خداوند متحد خواهید شد. ||1||مکث||
چگونه می توان با غسل در حرم زیارتی سنگ را تطهیر کرد؟
کثیفی خودپرستی به ذهن می چسبد.
میلیون ها تشریفات و اقدامات انجام شده ریشه گرفتاری هاست.
بدون تعمق و ارتعاش در مورد خداوند، انسان فانی فقط بسته های بی ارزش کاه را جمع می کند. ||2||
بدون غذا، گرسنگی سیر نمی شود.
وقتی بیماری درمان شد، درد از بین می رود.
انسان فانی غرق در میل جنسی، خشم، طمع و وابستگی است.
او در خدا، آن خدایی که او را آفریده است، تفکر نمی کند. ||3||
مبارک است، مبارک است مقدس، و مبارک است نام خداوند.
بیست و چهار ساعت در روز، کرتان، ستایش های باشکوه خداوند را بخوانید.
خوشا به حال عابد پروردگار و خوشا به حال پروردگار خالق.
ناناک به دنبال پناهگاه خدا، اولیه، نامتناهی است. ||4||32||45||
بهیرائو، مهل پنجم:
وقتی گورو کاملاً راضی بود، ترس من از بین رفت.
من نام پروردگار معصوم را در ذهن خود ثبت می کنم.
او نسبت به حلیمان رحیم و رحیم است.
تمام گرفتاری های من تمام شده است. ||1||
من آرامش، متانت و لذت های بی شماری یافته ام.
در سعد سنگات، شرکت مقدس، ترس و تردید از بین می رود. زبان من نام آمبروسیال خداوند، حر، حر را می خواند. ||1||مکث||
من عاشق پاهای لوتوس خداوند شده ام.
در یک لحظه، شیاطین وحشتناک نابود می شوند.
بیست و چهار ساعت در روز، من تعمق می کنم و نام خداوند، حر، حر را می خوانم.
گورو خود خداوند نجات دهنده، پروردگار جهان است. ||2||
او خود بنده اش را برای همیشه گرامی می دارد.
او مراقب هر نفس عابد فروتن خود است.
به من بگو ماهیت انسان چیست؟
خداوند دست خود را دراز می کند و آنها را از دست رسول مرگ نجات می دهد. ||3||
پاک جلال است و پاک راه زندگی،
از کسانی که خداوند متعال را در ذهن خود یاد می کنند.
گورو، در رحمت خود، این هدیه را عطا کرده است.
ناناک گنج نعم، نام خداوند را به دست آورده است. ||4||33||46||
بهیرائو، مهل پنجم:
مرشد من خداوند توانا، خالق، علت علل است.
او روح است، نفس حیات، بخشنده صلح، همیشه نزدیک.
او ویرانگر ترس، ابدی، تغییر ناپذیر، پادشاه فرمانروا است.
با نگاه به رؤیت مبارک دارشان، هر ترسی از بین می رود. ||1||
به هر کجا که نگاه می کنم، حافظ حرم توست.
من یک قربانی هستم، یک قربانی به پای گورو واقعی. ||1||مکث||
وظایف من کاملاً انجام شده است، ملاقات با استاد الهی.
او بخشنده همه پاداش هاست. در خدمت او، من بی آلایش هستم.
او با دست خود به سوی بندگانش دراز می کند.
نام خداوند در دلهایشان می ماند. ||2||
آنها برای همیشه در سعادت هستند و اصلاً رنج نمی برند.
هیچ دردی، غم و بیماری آنها را مبتلا نمی کند.
همه چیز از آن توست ای پروردگار خالق.
گورو خداوند متعال، خدای غیرقابل دسترس و نامتناهی است. ||3||
عظمت شکوهمند او بی آلایش است و بنی کلام او شگفت انگیز است!
خداوند متعال کامل برای ذهن من خشنود است.
او در آب ها و زمین ها و آسمان ها نفوذ می کند.
ای نانک همه چیز از خداست. ||4||34||47||
بهیرائو، مهل پنجم:
ذهن و بدن من با عشق پاهای خداوند آغشته شده است.