آگاهی خود را بر خدمات بی خود متمرکز کنید و آگاهی خود را بر کلام شاباد متمرکز کنید.
با تسلیم نفس خود، آرامشی پایدار خواهید یافت و وابستگی عاطفی شما به مایا از بین خواهد رفت. ||1||
من یک قربانی هستم، روح من یک قربانی است، من کاملاً به گورو واقعی اختصاص یافته ام.
از طریق تعالیم گورو، نور الهی طلوع کرده است. شب و روز تسبیحات با شکوه خداوند را می خوانم. ||1||مکث||
بدن و ذهن خود را جستجو کنید و نام را پیدا کنید.
ذهن سرگردان خود را مهار کنید و آن را کنترل کنید.
شب و روز، آوازهای بانی گورو را بخوانید. خداوند را با فداکاری شهودی عبادت کنید. ||2||
درون این بدن اشیاء بی شماری وجود دارد.
گورمخ به حقیقت می رسد و به دیدن آنها می آید.
آن سوی دروازه های نه گانه، دروازه دهم پیدا می شود و رهایی حاصل می شود. ملودی ناساخته شباد می لرزد. ||3||
حق است استاد، و حق است نام او.
به لطف گورو، او در ذهن ساکن می شود.
شب و روز، تا ابد با عشق خداوند هماهنگ بمانید، و در دادگاه حق به درک خواهید رسید. ||4||
کسانی که ماهیت گناه و فضیلت را درک نمی کنند
به دوگانگی متصل هستند آنها فریب خورده در اطراف پرسه می زنند.
مردم نادان و نابینا راه را نمی دانند; آنها بارها و بارها در تناسخ می آیند و می روند. ||5||
در خدمت گورو، آرامش ابدی پیدا کردم.
نفس من ساکت شده و رام شده است.
از طریق آموزه های گورو، تاریکی از بین رفته است و درهای سنگین باز شده است. ||6||
من با تسلیم نفس خود، خداوند را در ذهن خود جای داده ام.
من هوشیاری خود را برای همیشه روی پای گورو متمرکز می کنم.
به لطف گورو، ذهن و بدن من بی آلایش و پاک هستند. من در نعم مطهر، نام خداوند تعمق می کنم. ||7||
از تولد تا مرگ همه چیز برای توست.
به کسانی که آنها را بخشیدی عظمت می بخشی.
ای نانک، تا ابد در نعم مراقبه کن، هم در تولد و هم در مرگ برکت خواهی داشت. ||8||1||2||
ماجه، مهل سوم:
خدای من بی آلایش، دست نیافتنی و نامتناهی است.
بدون ترازو، او جهان را وزن می کند.
یکی که گورمخ می شود، می فهمد. با ذکر حمد و ثنای او، جذب پروردگار فضیلت می شود. ||1||
من فدای جانم فدای کسانی که ذهنشان پر از نام خداوند است.
کسانی که متعهد به حقیقت هستند، شب و روز بیدار و آگاه می مانند. آنها در دادگاه حق تجلیل می شوند. ||1||مکث||
او خودش می شنود و خودش می بیند.
کسانی که نظر لطف خود را بر آنها می اندازد مقبول می شوند.
آنها که خود خداوند به آنها وابسته است. به عنوان گورمخ، آنها حقیقت را زندگی می کنند. ||2||
کسانی که خود خداوند آنها را گمراه می کند - دست چه کسانی را می توانند بگیرند؟
آنچه از پیش تعیین شده است، پاک نمی شود.
کسانی که با گورو واقعی ملاقات می کنند بسیار خوش شانس و برکت هستند. از طریق کارما کامل، او ملاقات می کند. ||3||
عروس جوان شب و روز در خانه پدر و مادرش به خواب رفته است.
او همسرش را فراموش کرده است. به دلیل ایرادات و معایب خود، او رها شده است.
او مدام در اطراف پرسه می زند، شب و روز گریه می کند. بدون همسرش، او نمی تواند بخوابد. ||4||
در این دنیای خانه پدر و مادرش، او ممکن است بخشنده صلح را بشناسد،
اگر او نفس خود را تسخیر کند و کلام شاباد گورو را بشناسد.
تختش زیباست. او برای همیشه از خداوند شوهرش لذت می برد و لذت می برد. او به تزئینات حقیقت آراسته است. ||5||