آنها وضعیت ذهن خود را نمی دانند. آنها فریب شک و خودپرستی را می خورند.
با لطف گورو، ترس از خدا به دست می آید. با خوش شانسی، خداوند در ذهن می ماند.
وقتی ترس از خدا می آید، ذهن مهار می شود و از طریق کلمه شاباد، نفس می سوزد.
کسانی که آغشته به حقیقت هستند، پاکیزه اند. نور آنها در نور ادغام می شود.
با ملاقات با گورو واقعی، شخص نام را به دست می آورد. ای نانک غرق در آرامش است. ||2||
پاوری:
لذت پادشاهان و امپراطوران خوشایند است، اما فقط چند روز طول می کشد.
این لذت های مایا مانند رنگ گلرنگ است که در یک لحظه از بین می رود.
هنگامی که او می رود با او نمی روند; در عوض بار گناهان را بر سر می برد.
وقتی مرگ او را می گیرد و او را دور می کند، کاملاً زشت به نظر می رسد.
آن فرصت از دست رفته دیگر به دست او نمی رسد و در نهایت پشیمان و پشیمان می شود. ||6||
سالوک، مهل سوم:
کسانی که روی خود را از گوروی واقعی برمی گردانند، در غم و اندوه و اسارت رنج می برند.
بارها و بارها، آنها فقط برای مردن به دنیا می آیند. آنها نمی توانند پروردگار خود را ملاقات کنند.
بیماری شک از بین نمی رود و فقط درد و درد بیشتری می یابند.
ای نانک، اگر پروردگار بخشنده ببخشد، در اتحاد با کلمه شاباد متحد می شود. ||1||
مهل سوم:
کسانی که روی خود را از گوروی واقعی برمی گردانند، جایی برای استراحت یا سرپناهی نخواهند یافت.
از در به در می گردند، مثل زنی رها شده، با شخصیت بد و بد آبرو.
ای ناناک، گورمخ ها بخشیده شده اند و در اتحاد با گورو واقعی متحد شده اند. ||2||
پاوری:
کسانی که به خداوند واقعی، ویرانگر نفس، خدمت می کنند، از اقیانوس وحشتناک جهان عبور می کنند.
کسانی که نام خداوند، حر، حر، را می خوانند، توسط رسول اکرم (ص) می گذرد.
کسانی که در مورد خداوند تعمق می کنند، در لباس افتخار به بارگاه او می روند.
آنها تنها به تو خدمت می کنند، ای خداوند، که تو با فیض او را برکت می دهی.
ای محبوب، پیوسته ستایش های باشکوه تو را می خوانم. به عنوان گورمخ، تردیدها و ترس های من برطرف شد. ||7||
سالوک، مهل سوم:
روی بشقاب، سه چیز قرار داده شده است. این غذای اعلای خداوند است.
با خوردن این، عقل سیر می شود و باب نجات پیدا می شود.
ای مقدسین، به دست آوردن این غذا بسیار دشوار است. تنها با تأمل در گورو به دست می آید.
چرا باید این معما را از ذهن خود دور کنیم؟ ما باید همیشه آن را در قلب خود حفظ کنیم.
گورو واقعی این معما را مطرح کرده است. سیک های گورو راه حل خود را پیدا کرده اند.
ای نانک، او تنها این را می فهمد که خداوند به او الهام می کند تا بفهمد. گورمخ ها سخت کار می کنند و خداوند را پیدا می کنند. ||1||
مهل سوم:
کسانی که خداوند اولیه آنها را متحد می کند، در اتحاد با او باقی می مانند. آنها آگاهی خود را بر گورو واقعی متمرکز می کنند.
کسانی که خود خداوند آنها را جدا می کند، جدا می مانند. در عشق دوگانگی، ویران می شوند.
ای ناناک، بدون کارما خوب، چه کسی می تواند به دست آورد؟ او آنچه را که از قبل مقدر شده است به دست می آورد. ||2||
پاوری:
همراهان در کنار هم نشسته، سرودهای ثنای پروردگار را می خوانند.
آنها نام خداوند را مدام ستایش می کنند. آنها قربانی خداوند هستند.
کسانی که می شنوند و به نام خداوند ایمان می آورند، من قربانی آنها هستم.
پروردگارا با گورمخها که با تو متحدند متحد شوم.
من فدای کسانی هستم که روز و شب گوروی خود را می بینند. ||8||
سالوک، مهل سوم: