با فریاد "مال من، مال من!"، آنها مرده اند، اما بدون نام، فقط درد می یابند.
پس قلعه ها، عمارت ها، کاخ ها و بارگاه های آنها کجاست؟ آنها مانند یک داستان کوتاه هستند.
ای نانک، بدون نام واقعی، باطل فقط می آیند و می روند.
او خودش باهوش و بسیار زیباست. او خودش حکیم و داناست. ||42||
کسانی که می آیند، در نهایت باید بروند. می آیند و می روند، پشیمان و پشیمان می شوند.
آنها از 8.4 میلیون گونه عبور خواهند کرد. این تعداد نه کاهش می یابد و نه افزایش می یابد.
تنها آنها نجات یافته اند که خداوند را دوست دارند.
عقده های دنیوی آنها پایان یافته است و مایا فتح می شود.
هر که دیده شود، برود. با کی دوستم کنم
من روح خود را وقف می کنم و جسم و ذهن خود را در پیشکش او قرار می دهم.
تو تا ابد پایداری ای خالق، پروردگار و استاد. من به حمایت شما تکیه می کنم.
خودپرستی که با فضیلت تسخیر می شود کشته می شود. آغشته به کلام شاباد، ذهن جهان را طرد می کند. ||43||
نه پادشاهان و نه اشراف باقی خواهند ماند. نه ثروتمند و نه فقیر باقی نمی مانند.
وقتی نوبت یکی می رسد، هیچکس نمی تواند اینجا بماند.
راه دشوار و خائنانه است. استخرها و کوه ها صعب العبور هستند.
بدن من پر از عیب است. دارم از غصه میمیرم بدون فضیلت چگونه می توانم وارد خانه خود شوم؟
نیکوکاران فضیلت را می گیرند و خدا را ملاقات می کنند. چگونه می توانم آنها را با عشق ملاقات کنم؟
اگر میتوانستم مثل آنها باشم و در قلبم در مورد خداوند تعمق کنم.
او مملو از عیب و نقص است، اما فضیلت نیز در درون او ساکن است.
بدون استاد واقعی، او فضایل خدا را نمی بیند. او فضایل جلیل الله را نمی خواند. ||44||
سربازان خدا از خانه های خود مراقبت می کنند. دستمزد آنها از پیش تعیین شده است، قبل از اینکه به دنیا بیایند.
آنها به پروردگار و مولای عالی خود خدمت می کنند و سود می برند.
از طمع، بخل و بدی چشم پوشی می کنند و آنها را از ذهن خود فراموش می کنند.
در قلعه بدن، پیروزی شاه اعلای خود را اعلام می کنند. آنها هرگز مغلوب نمی شوند.
کسى که خود را بنده پروردگار و مولاى خود مىخواند و در حالى که با او ناسزا مىگوید،
مزد خود را از دست خواهد داد و بر تخت سلطنت نخواهد نشست.
عظمت باشکوه در دستان معشوق من است. او می دهد، مطابق با رضایت از اراده خود.
او خودش همه کارها را انجام می دهد. چه کسی دیگر را باید مورد خطاب قرار دهیم؟ هیچ کس دیگری کاری انجام نمی دهد. ||45||
نمی توانم کسی را تصور کنم که بتواند روی بالشتک های سلطنتی بنشیند.
برترین انسان جهنم را ریشه کن می کند. او حق است و نام او حق است.
در جنگل ها و مراتع به دنبال او گشتم. در ذهنم به او فکر می کنم.
گنجینه های بی شمار مروارید، جواهرات و زمرد در دستان گورو واقعی است.
در ملاقات با خدا، من بلند و بلندمرتبه هستم. من پروردگار یگانه را یکتا دوست دارم.
اى نانك، كسى كه عاشقانه با معشوق ملاقات كند، در آخرت سود مى برد.
آن که خلقت را آفرید و شکل داد، صورت تو را نیز ساخت.
به عنوان گورموخ، در مورد پروردگار بیکران، که پایان و محدودیتی ندارد، مراقبه کنید. ||46||
Rharha: پروردگار عزیز زیبا است.
جز او پادشاه دیگری نیست.
راها: به طلسم گوش دهید، خداوند در ذهن شما ساکن خواهد شد.
به لطف گورو، شخص خداوند را می یابد. فریب شک نخورید
او تنها بانکدار واقعی است که دارای سرمایه ثروت خداوند است.
گورموک عالی است - او را تشویق کنید!
از طریق کلام زیبای بنی گورو، خداوند به دست می آید. کلام شاباد گورو را در نظر بگیرید.